مطالعه ارزش غذایی و درصد تجزیه پذیری گونه های مرتعی مورد چرای گوسفند در مراتع آبگیر (وتلند) مازندران
Publish place: دومین سمینار پژوهشی گوسفند و بز کشور
Publish Year: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,553
This Paper With 8 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SHEEP02_045
تاریخ نمایه سازی: 30 تیر 1387
Abstract:
استفاده از مراتع آبگیر ، بخصوص حاشیه ای دریای مازندران به عنوان تأمین کننده بخشی از احتیاجات غذایی گله های گوسفند و بز که در فصل تابستان کوچ ندارند از اهمیت ویژه ای برخوردار است . لذا شناسائی گونه های علوفه ای این مراتع از نظر خوش خور اکی، برآورد توان تولیدی و تعیین ارزش غذایی آنها در بهبود بهره برداری کمی و کیفی از این نوع مراتع و نیز برآورد نقش این مراتع در تأمین نیازهای غذایی گوسفند و بز باید مورد توجه قرار گیرد . مراتع آبگیر مازندران با مساحت تقریبی 12700 هکتار علاوه بر اهمیت زیست محیطی، تأمین کننده حدود 7000 تن ماده خشک است که اغلب مورد چرای گوسفند و بز قرار می گیرد . با توجه به اینکه گونه های خوش خوراک مراتع آبگیر منطقه مازندران اغلب محدود می باشند، لذا در این تحقیق سه گونه مرتعی خوش خوراک به عنوان گونه های غالب در این نوع مراتع انتخ اب شدند که شامل : گونه Sparganium eretum ,Paspalum dictichum و گونه Aeluropus littoralis بودند. فاکتورهای مورد بررسی شامل تعیین ترکیبات شیمیایی، خاکستر، پروتئین خام ، ADF و NDF و نیز تعیین ارزش غذایی ماده خشک قابل هضم ، انرژی خام ، انرژی قابل متابولیسم و کل مواد مغذی قابل هضم و بررسی تجزیه پذیری گونه ها بوده است . بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، گونه Paspalum و گونه Spargunium به ترتیب با 9/02 و 6/55 درصد حاوی بالاترین و پائین ترین درصد پروتئین خام بودند. محتوی NDF موجود در گونه Sparganium بیشترین (71/95درصد) و در گونه Aelurapus کمترین مقدار (66/86 درصد) بوده است . از نظر انرژی قابل متابولیسم، گونه Paspalum بیشترین (5067/6 کلیو ژول در هر کلیوگرم ماده خشک ) و گونه Aelurapus کمترین مقدار ( 3542 کلیو ژول در هر کیلوگرم ماده خشک ) انرژی متابولیسمی را داشتند . گونه Paspalum حاوی بیشترین مقدار TDN نسبت به دو گونه دیگر بود . بر اساس نتایج بدست آمده از آزمایش های تجزیه پذیری گونه Paspalum با 64/50 درصد تجزیه پذیری ماده خشک و گونه Sparganium با 38/50 درصد تجزیه پذیری ماده خشک، بترتیب ب یشترین و کمترین قابلیت تجزیه پذیری ماده خشک را پس از مدت 48 ساعت در شکمبه گوسفند داشتند . لذا با توجه به محتوی پروتئین خام، کل مواد مغذی قابل هضم و انرژی متابولیسمی بیشتر در نمونه Paspalum نتیجه می شود که تجزیه پذیری کل و تجزیه پذیری مؤثر آن در زمان کوتاه تری انجام می پذیرد لذا دارای خوش خوراکی بیشتر، قابلیت هضم بالاتری و مقدار مصرف بیشتری نسبت به گونه های دیگر می باشند .
Keywords:
Authors
یداله چاشنی دل
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران و دانشجوی دکتری تغذیه دام دانشگاه تهر
صغری مهتابی
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :