شکل گیری فضاهای معماری، از عوامل گوناگون و متعددی تأثیر می پذیرفته است که اقلیم، جغرافیا، الگوهای خاص رفتاری، شرایط و خصوصیات اجتماعی و
فرهنگ جامعه از آنها به شمار میآید. در یک طبقهبندی کلی، منابع
معماری ایرانی را می توان به دو گروه تقسیم کرد: نخست، بناها و آثار بجای مانده، دوم، متون ادبی، تاریخی و سفرنامه ها؛ شمار آثار و بناهای برجای مانده، به ویژه آثار متعلق به دوران پیش از اسلام چنان اندک است که با بررسی آنها به تنهایی نمی توان به بسیاری از خصوصیات
معماری و شهرسازی آن دوران دست یافت. همچنین اطلاعات
معماری مکتوب موجود در آثار ادبی کهن پیش از اسلام نیز محدود و اندک است. در این میان،
شاهنامه فردوسی یکی از آثار ادبی گرانبهایی است که براساس کتب و متن های موجود در قرن چهارم هجری درباره ی تاریخ و
فرهنگ دوران پیش از اسلام، استوار شده است. این اثر، یک گنجینه و شاهکارملی به شمار می رود که اطلاعات بسیار ارزشمندی دربارهی تاریخ و
فرهنگ ایران در دوران پیش از اسلام در آن نهفته است. در این پژوهش از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا کاوشی در میان اشعار و متون
فردوسی در
شاهنامه صورت می گیرد. سپس، یک خوانش
معماری از لابه لای متون
فردوسی و براساس آثار
معماری آن دوره صورت می گیرد. در نهایت نتایج پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژه های
معماری در
شاهنامه اشاره شده است. همچنین
فردوسی علاوه بر تعریف این فضاها، خصوصیات و نحوهی استفاه از آنها را نیز شرح می دهد.