بررسی اثرتوکسیسیته عصاره الکلی زنجبیل تازه بر سلول های سرطانی کبد

Publish Year: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 547

This Paper With 5 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SJH-17-3_008

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1395

Abstract:

مقدمه و هد ف : بطور کلی عصاره بسیاری از ادویه ها اثرات بالای مهار کنندگی (سایتوتوکسی سیتی ) بر کشت سلولهای تومورینشان داده ا ند.زنجبیل گیاهی طبی بوده و مطالعات اخیر نشان میدهد که دارای خواص آنتی توموری، ضد قارچ ،حشره کشی وanti ulcer میباشد.با اینحال تاثیرات آنتی توموری آن برروی رده سلول سرطان کبد انجام نشده است. لذا در این مطالعه اثر آنتی توموری عصاره الکلی آن مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این مطالعه تجربی سلول های HepG2 و سلول های نرمال (L929) در محیط DMEM حاوی سرم جنین گاو و آنتی بیوتیک کشت گردیدند. سپس سلولها با رقت دو گانه از غلظت 5000 تا 78,125 میکروگرم /میلی لیتر به مدت 48.24 و 72 ساعت کشت داده شدند و زیست پذیری (Viability) سلول ها به روش MTT تعیین گردید. نتایج: نتایج تست MTT بعد از 48 ساعت در غلظت 2500 میکروگرم /میلی لیتر نشان داد که 50 % سلولها نسبت به گروه کنترل (L929) زنده بودند (P<0.001)، ولی سلول های L929 از نظر مورفولوژی سالم و زنده بودند. لذا IC50 در حدود غلظت 2500 در نظر گرفته میشودنتایج مرفولوژی نشان می دهد که سلولهای L929 تحت اثر عصاره هیچگونه تغییرات مرفولوژیکی مشخصی نسبت به سلولهای کنترل (بدون عصاره) ندارد.مقایسه نتایج مرفولوژیکی در سلولهای سرطانی (He pG2) در روزهای مختلفنتایج مهمی را نشان می دهد. سلولهای تحت اثر عصاره در روزهای مختلف تفاوتهای بسیار بارز و وابسته به دوزی نشان دادند.بطوریکه بتدریج و با افزایش زمان و در دوزهای بالاتر تغییر شکل سلولی بسیار واضح تر بود . مهار رشد سلولها ، تحلیل رفتگی وافزایش اندازه واکوئل ، کاهش سیتوپلاسم و پیگمانته شدن هسته قابل مشاهده بود.نتیجه نهایی: با توجه به اینکه عصاره الکلی زنجبیل خواص سیتوتوکسیسیته در سلولهای سرطانی داشته ولی با اینحال اثرات سمی درسلولهای نرمال ندارد، از آن می توان به عنوان یک ماده در درمان سرطان استفاده کرد.

Authors

جلیل توکل افشاری

دانشیار گروه ایمونولوژی و عضو مرکز تحقیقات ایمونولوژی پژوهشکده بوعلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد

نسرین محقی

کارشناس ارشد ایمونولوژی ، مرکز تحقیقات ایمونولوژی پژوهشکده بوعلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد

اعظم بروک

کارشناس ارشد بیوشیمی ، مرکز تحقیقات ایمونولوژی پژوهشکده بوعلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد