هدف این مطالعه کاربرد
معناشناسی رودلف کارناپ در نظام های بازیابی انتولوژیک است. روش تحقیق از حیث گردآوری داده ها، تاریخی و از نظر نوع، تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. در این پژوهش،
معناشناسی پدیدارشناسانه و فیزیکالیستی رودلف کارناپ به مثابه ساختاری برای نظام های بازیابی آنتولوژیک معرفی شده است. ضعف ها و کاستی های نظام معناشناختی کارناپ بررسی شده و رهیافت معناشناختی کارناپ برای تحلیل معنایی بیان های مختلف زیان شناختی از قبیل نام، طبقات موضوعی و گزاره ها بحث شده است. در این مقاله، نشانه ها و مفاهیم کلی به مثابه ابزار تحلیل معناشناختی درنظر گرفته شده اند. کاربست رهیافت معناشناسانه ی کارناپ در نظام های بازیابی آنتولوژیک به مفاهیم و گزاره ها در یک چارچوب زبانی معین نظم و وحدت می بخشد و بین آنها روابط معنایی مختلف برقرار می سازد.
معناشناسی کارناپ، علاوه بر روشن ساختن معنای گزاره ها، روابط گزاره ها و روش تحقیق گزاره ها را نیز به نمایش می گذارد. نمایش روابط معنایی برای بازیابی آنتولوژیک و تحلیل معنایی متن اساسی است. ایضاح مفاهیم و نمایش ساختاری و نحوی روابط معناشناختی بین آنها موارد کاربرد نشانه ها را دقیق تر و روشن تر می سازد. از آنجا که در
معناشناسی کارناپ، معنای بیان های زبان شناختی، موجودیت های رخ داده در آنها تعریف شده است،
معناشناسی کارناپ با هستی شناسی رابطه تنگاتنگ دارد. مصداق، کاربرد نشانه هاست و صرفا با فهم شنونده از نشانه تعیین نمی یابد؛ بلکه با دانش واقع میسر است. کاربست
معناشناسی کارناپ در نظام های بازیابی آنتولوژیک، مبنای نظری و عینی مفاهیم را آشکار می کند و بازیابی آنتولوژیک را استنباطی و منطقی می سازد.
معناشناسی کارناپ به خوبی از قواعد قیاس بهره می برد و کاربرد قیاس در آنها ساده تر است. بنابراین، کاربست چنین نظام معناشناختی، ابزارهای بازیابی آنتولوژیک را استنباطی می سازد. به کمک
معناشناسی بافت محور و ساختاری رودلف کارناپ می توان دقت و جامعیت نظام های بازیابی آنتولوژیک را افزایش داد و منطق بازیابی