ایجادآرامنشهررامی توان ازجمله آرزوهای دیرین انسان دانست. آرمانشهر به مانندمکانی که مجمع همه خیرها وفضلیت ها تلقی می شود و فاقدهرنووع شری است. آدمی دریوتوپیا به
سعادت وآرامش روحی می رسد وهمه نیازهای وی درآن پاسخ داده می شود، جایی که درآن عدالت وشرافت موجب حفظ کرامت انسانی می شود.اصولا یوتوپیا می تواند سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی ، زیست محیطی، فنی ، پزشکی ومعمارانی می باشد. یوتوپیا به همه حوزه های اندیشه و فعالیتهای بشری مربوط است، وکوشش برای توصیف جامعه ای مطلوب وایده آل ویاراه های دستیابی به آن هنوزکم وبیش ادامه دارد.درواقع یوتوپیانیسم درمعنای عام نظریه ای است درجهت عینیت بخشی به وسوسه ساختن جامعه ای چنان به سامان، که درآن جزخیرونیکی مجال بروزنمی یابد. یوتوپیا واژه ای است یونانی که مفهوم آن نیز بااثردانشمند انگلیسی، تامس موربه عرصه آمد. این واژه ازریشه OU-topos است وبهترین ترجمه آن درزبان فارسی ازاصطلااح شیخ شهاب الدین سهروردی به معنای ناکجاآباد می باشد. این کلمه درقرنهای بعدی عنوان آثاربسیاری دراروپا درباره جامعه آرمانی شد وباشروع تحولات دراروپای قرون وسطی درقرن های 15و 16 وهمگام باجنبش رنسانس ودین پیرایی اندیشه های تازه نمودارشده که عمده ترین شاخصه آنها جنبش احیاء اندیشه عقلی وانتقادی یونانی وامید بستن به امکانات ودریافتهای عقل بشرودل کندن ازبهشت آسمانی وچشم دوختن به بهشت زمینی واحیاءاندیشه دولت آرمانی (که طرح آن دریونان باستان خصوصا ازطرف اندیشمندانی مثل افلاطون ورارسط بسیاررایج ومتداول بوده ) وبحث وتفکرپیرامون آن بود. دردایره المعارف بین المللی علوم اجتماعی این کلمه قابل اطلاق برهرنظریه واندیشه ای دانشته شده که غیرقابل تحقیق وغیرعملی است یا((اندیشه ای که فاصله زیادی با انتظارات معقول داشته یااینکه انحرافات بسیارزیادی ازوضع موجود داشته باشد))