مساله جایگاه دولت و نقش آن در اقصاد از زمان پیدایش دانش اقتصاد همواره مورد بحث اقتصاددانان و صاحبان اندیشان در مکاتب گوناگون اقتصادی بوده است. تعیین حدود دخالت دولت در حوزه فعالیت های اقتصادی مهم ترین مساله ای است که از بدو شکل گیری اندیشهاقتصادی مدرن پیش روی نظریه پردازان اقتصادی قرار داشته است امروزه دخالت دولت ها در اقتصاد برای ایجاد توسعه و پیشرفت عادلانه،مساله ای انکارناپذیر است. تجارب گذشته فواید و محدودیت های عملکرد دولت را به ویژه در ارتقای توسعه به روشنی نشان داده است. دولت ها برای دستیابی به پیشرفت های مهم در بخش آموزش و بهداشت و کاهش نابرابری های اجتماعی بسیار کوشیده اند. البته برخی از عملکردهای دولت نتایج ضعیفی داشته است؛ اما حتی در جایی که دولت ها کارنامه درخشانی از عملکرد گذشته خود بر جای گذاشته اند،بسیاری از افراد نگران ناتوانی دولت در سازگاری با جهانی شدن اقتصادند. در این مقاله ابتدا به
آزادی اقتصادی و سپس به بررسی دلایل دخالت دولت در اقتصاد ، مزایا ومعایب آن پرداخته می شود