با توجه به اینکه آینده ی هر جامعه وابسته به پرورش صحیح کودکان می باشدد ، مطالعات بسیاری تا کنون در زمینهکودک و نیاز های او صورت گرفته است؛ و همچنین از زمان متیو لیپمن بنیان گزار برنامه
فلسفه برای
کودک ، تا به امروز،زمزمه هایی در زمینه ی آموزش
فلسفه به کودکان و توجه بیش از پیش به این قشر حساس به گوش می رسد ، اما تا به حال بهمولفه های محیطی موثر بر آن به طور دقیقی اشاره نشده است. نقش محیط و فضای پیرامون ما، بر کاربر، انکارناپذیر است و از آنجایی که تاثیر پذیری کودکان از محیط، با توجه به حساسیت قابل توجه آن ها، بسیار بیشتر و تامل بر انگیزتر می باشد، پژوهشحاضر بر آن است که به بررسی نقش
طبیعت و
عناصر طبیعی محیط بر برنامه آموزش
فلسفه به کودکان بپردازد.این پژوهش که ازنوع کیفی بوده و از دیدگاه بررسی فرضیه ها و پاسخگویی به سوالات تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. و از دیدگاه هدف،کاربردی می باشد، در نهایت، اهمیت
طبیعت در رشد فکری و جسمی
کودک را شرح می دهد و به نتایجی در جهت استفاده ازعناصر طبیعی در محیط مختص کودکان منجر می شود .چرا که هر
کودک از طریق حواس پنجگانه ی خود با محیط پیرامونشارتباط برقرار می کند. و
طبیعت بستری مناسب است برای تحریک حواس و در نتیجه پرورش تفکر خلاق و انتقادی که خود ازاهداف برنامه
فلسفه برای
کودک می باشد.