انسان همیشه در جستجوی راه هایی برای ارتباط بیش تر و بهتر با دیگران بوده است. از اولین نشانه هایی که انسان ها بر دیوار غارها و درختان حک می کردند، تا رسانه ها و شبکه های اجتماعی که تعداد آن ها روز به روز در حال افزایش است، هدفی جز برقراری ارتباط وجود نخواهد داشت. در میان هنرها، گرافیک بیش از بقیه به برقراری ارتباط با مخاطب نیاز دارد؛ تا حدی که می توان گفت بدون مخاطب وجود نخواهد داشت. گرافیک به طرح زدن و طراحی مربوط می شود و همه ی پدیده هایی را در بر می گیرد که به شکل یک نشانه، علامت، نقشه و طراحی ایجاد شده اند. در کشورهای مختلف مردم و اصناف برای رونق بخشیدن به کار خود روی به راه های اطلاع رسانی و
گرافیک دیزاین آورده اند و
هنر یا صنعت گرافیک از دل مردم و مطابق خواست و سلیقه ی آنان رشد یافته است. صنایع گرافیک شامل همه ی تکنیک ها و فعالیت هایی است که در تولید یک کار چاپی نقش ایفا می کنند. طراحی گرافیک پیشه یا
هنر ارتباط بصری است که از آمیزش تصویرها، واژه ها و ایده ها ترکیب شده تا اطلاعاتی را به تماشاگر برساند و به ویژه در او تاثیر مشخصی بنهد.
قرن بیستم با ایجاد تغییرات اساسی در صورت بندی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری،
گرافیک دیزاین را نیز دستخوش تغییرات جدی نمود و آن را به سطح والاتری ارتقا داد. جنبش ها و مکاتب هنری به وجود آمده در طی این سال ها، در روند شکل گیری این
هنر بسیار اثرگذار بوده و هر کدام از آن ها،
گرافیک دیزاین را به سمت و سویی سوق داده اند، که توجه به آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. مقاله ی پیش رو سعی دارد تا پس از بیان تعریفی مختصر از
گرافیک دیزاین و سابقه ی پیدایش آن، به طور خلاصه عوامل و جریانات تاثیرگذار بر آن را در جهان (با تاکید بر قرن بیستم) مورد بررسی قرار دهد.