تاثیر
معماری بر رفتار و فعالیتهای مخاطبان، فضا و کاربران محیط، امری بدیهی و غیر قابل اجتناب است. دانش
معماری سعی در تدوین فضاهای مناسب جهت تامین حداکثر لذت و نشاط را دارد. بی شک
خلاقیت از جمله مهم ترین ارکان طراحی و ساخت و سازهای ماندگار و منحصر به فردی است که تمایز برتری و زیبایی هر سازه را نسبت به موارد مشابه آن رغم می زند که از پیچیده ترین و عالی ترین جلوه های انسان است. هنگامی که زبان زنانه را به
معماری پیشنهاد می کنیم، منظور زبان زنانه نیست بلکه نوشتار با خاصیت های مونث است که تحلیل محوری را نفی می کند و زبان را از ماهیت مردسالار خود می رهاند. ما از مفهوم زنانگی بهتر بگوییم هنر زنانگی در
معماری صحبت می کنیم آن هم در دنیای کنونی که در پی خلق یک زبان فرازبانی است تا بتوانند آزادانه دست به تاسیس دنیاهای جدید بزند. با توجه به این امر هدف از این پژوهش پرداختن به مفهوم
خلاقیت و تاثیر آن بر
معماری زنان و در نهایت بررسی آثار دو معمار ایرانی زن و مرد در یک عرصه زمانی بر اساس
خلاقیت و نگرش و ادراک محیط می باشد تا تفاوت و شباهت در آثارشان به روشنی بیان گردد. روش این تحقیق توصیفی_ تحلیلی و رویکردی تفسیری_تاریخی می باشد و مبانی تیوریک آن بر اساس مطالعات کتابخانه ای_ اسنادی صورت گرفته است.