مقایسه ی آموزش مهندسی در ایران و برخی کشورهای صنعتی با تطبیق موردی میتواند پرده از تفاوتی اساسی در فلسفه ی آموزش عالی در ایران و کشورهای پیشرفته بردارد که به نگاه تاریخی ما به علم به عنوان فضیلت و نه به عنوان ابزار برمیگردد. با اینحال چنین مطالعه ای را میتوان به سطوح عملی تر آموزش تعمیم داد و آموزش مهندسی به عنوان یک روش تجربی را با آموزش آن در قالب آموزش یافته های تاریخی مقایسه کرد. این مقایسه را میتوان در طی دهه های اخیر دنبال کرد و از جمله به محتوای آموزش، ابزارهای آموزش، حجم آموزش، دورههای کارآموزی و قابلیت کارآفرینی دانش آموختگان پرداخت. از نگاه دیگر میتوان روش پذیرش دانشجو و تعداد پذیرش، طول دوره ی تحصیل، محتوای دروس عمومی، ساختار نظام آموزشی، و نقش دانشجویان ارشد و دکترا در آموزش را مقایسه کرد. هسته های آموزشی-پژوهشی از سویی ارائه ی دروس و انجام پژوهش را با هم می آمیزند و از سویی به عنوان واحدهای مستقل مالی به فعالیت پژوهشی میپردازند. این میتواند از تفاوتهای اساسی نظام آموزشی ایران با نظامهای آموزشی-پژوهشی باشد.
در این تحقیق، به عنوان نمونه، مقایسه ای در ساختار و محتوای آموزش مهندسی مکانیک در دانشگاههای ایران، آلمان، انگلستان و آمریکا انجام شده است