بررسی رابطه بین هوش عاطفی، عدالت سازمانی ادراک شده وتمایل به خروج از سازمان در بین مدرسان موسسات آموزش عالی abstract
مدرسان و مربیان موسسات آموزش عالی، نقش مهم و اساسی در کیفیت نظام آموزش عالی کشور ایفا می کنند؛ ازاین رو، چنان چه با تمام توانمندی های خود در کلاس های درس حاضر نشوند اثربخشی و کارامدی نظام آموزشی را تحت تاثیر قرار خواهند داد. در نتیجه، استخدام و حفظ نیروهای مستعد، از جمله اولویت های اصلی و یکی از دغدغه های اساسی وزارت علوم و تحقیقات و سازمان های ذیربطبه شمار می رود. با توجه به رشد روزافزون اهمیت
هوش عاطفی و عدالت سازمانی، هدف از این مقاله بررسی تاثیر
هوش عاطفی و
عدالت سازمانی بر تمایلبه ترک خدمت
مدرسان و مربیان موسسات آموزش عالی است که به بررسی 3 فرضیه و همچنین بررسی نقش واسطه
عدالت سازمانی می پردازد. جامعه آماری 220 نفر که با استفاده از فرمول کوکران 145 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و اطلاعات مورد نظر با استفاده ازپرسشنامه بسته و نمونه گیری طبقه ای جمع آوری شد. در این راستا، بر اساس ادبیات تحقیق مدلی برای نشان دادن روابط فرض شده طراحی و با استفاده از نرم افزار آموس مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از انجام تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه،مشخص شد که وجود هوش هیجانی در بین
مدرسان و مربیان منجر به
عدالت سازمانی بیشتر و تمایل به ترک خدمت کمتر می شود.همچنین
عدالت سازمانی به عنوان یک متغیر واسطه، تمایل به ترک خدمت
مدرسان و مربیان را تحث ثاثیر قرار می دهد. در مدل مورد بررسی مقدار شاخص های برازش ) 962 / 0 = GFI ، 974 / 0 = CFI ( نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد.