شطح، نتیجه ی شدت اشتیاق و وجد عارف به حق است. محصول این شیفتگی ها بهتجربه ی
اتحاد با حق منجر می شود. صوفی مجذوب و هر که از ما سوی الله بریده باشد وبه عالم توحید و یگانگی قدم نهاده باشد، هم می تواند اظهار کند که هیچ نیست و هممی تواند دعوی کند که همه چیز است. تعریف علمی شطح، محال است می توان گفتکلماتی است با ظاهری معماگونه وپیچیده که دارای معانی وتفاسیری است که برایبعضی هاقابل قبول وبرای بعضی ها غیرقابل قبول است. شطح، اشکال مختلفی دارد:معراج نامه، روایت واقعه، فرمان یادعوت به تجربه، سخن گفتن خدا باعارف، شعرمنثور،متناقض نما و استعاره. در تحقیق حاضر نگارنده به بیان شطحیات منسوب به امامعبدالقادر گیلانی، موسس طریقت قادریه و شرح آنها پرداخته است. مضمون اکثر شطح-های ایشان
اتحاد نوری و امر و فرمان به تجربه است. در نهایت می توان گفت که زبانشطح زبان خاص عرفاست که مراد عارف از گفتن آن سخنان و سرودن اشعار شطحآمیز، از یک سو آشنا ساختن مریدان به ارزش و شخصیت والا و معنوی انسان و از دیگرسو، اظهار ماموریت خطیر و شگرف الهی خویش برای ارشاد و هدایت آنان بوده است، نهدعوی داری وخودستایی محض.