دین اسلام نقطه اشتراک نظریه پردازان فرهنگی است.

به دلیل گستردگی فرهنگ، فرهنگ شناسان هم به یک تعریف واحد از فرهنگ نرسیده اند و تا به حال یک فرهنگ خاص برای انسان ها در نظر نگرفته و معرفی نکرده اند. آیا با وجود این همه تعریف و نظریه ، یک فرهنگ استاندارد و ایده آل برای انسان ها وجود ندارد این مقاله در پی پاسخ به این سوال، بین نظریات فرهنگی در طول 250 سال گذشته تا امروز به دنبال وجه اشتراک و معرفیفرهنگی واحد بوده است و با روش اسنادی و کتابخانه ای به تطبیق نظریات فرهنگی با گفتار و رهنمود های اسلامی ) قرآن کریم و روایات( به قدمت 1400 سال گذشته پرداخته است. بنا بر نظریات فرهنگی اصل و غایت فرهنگ را مدنظر قرار داده کهآیا دین اسلام به اصول شاخص فرهنگ شناسان توجه داشته و از بررسی مطالعات و داده ها به این نتیجه رسیده است که: نکات مورد توجه در نظریه های فرهنگی به سه دسته استعداد های انسان، راه رشد استعدادها، و نتیجه، کمال و سعادت کهباید حاصل شود تقسسیم می شود که دین اسلام توجه بارزی به این ابعاد در زندگی انسان داشته و دارد که با این یافته ها میتوان دین اسلام را فرهنگی کامل و مورد تایید نظریه پردازان معرفی کرد.

Keywords:

فرهنگ , انسان , دین اسلام , نظریه