بررسی تطبیقی جامعه شناسی تمایل به طلاق بین زوجین تحصیل کرده (مورد مطالعه؛ خانواده های شهرستان خرم آباد)

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 767

This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

SHCONF03_124

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

Abstract:

امروزه طلاق در ایران به شکل یک مساله و معضل اجتماعی، مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده ها به وجود آورده است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی جامعه شناختی تمایل به طلاق بین زوجین تحصیل کرده و تحصیل نکرده شهرستان خرم آباد می باشد. از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گسیختگی مهمترین نهاد اجتماعی و اساسی جا معه یعنی خانواده، طلاق می باشد. همچنین بررسی عواملی که باعث گرایش زوجین به طلاق میشود، به خاطر پیامدهایی که دارد بیشتر حایز اهمیت است. بنابراین اهمیت موضوع طلاق را با در نظر گرفتن عواقب و آسیب های آن می توان مطرح کرد. آسیب های طلاق می تواند به صورت اعتیاد، بزهکاری، جرم، جنایت، خودکشی و... باشد. از طرف دیگر در عصر ما و به خصوص سال های اخیر بیش از دوران دیگر آمارهای طلاق در بین زوجین تحصیل کرده ما آن هم به صورت طلاق عاطفی بالا رفته و به تبع آن آمار و ارقام جرم و جنایت های ناشی از آن نیز زیاد شده است. به طوریکه به گفته بسیاری از کارشناسان، طلاق عاطفی پدیده ای مدرن شده، چرا که با پیشرفت جامعه و افزایش توقعات همسران از یکدیگر و عدم برآورده شدن آن، روابط زوجین به سردی می گراید. می توان گفت عوامل مختلفی در امر طلاق موثر می باشند، اما بی اعتمادی زوجین مهمترین عامل در طلاق قشر تحصیل کرده می باشد. روش تحقیق مورد استفاده بیشتر جنبه توصیفی دارد و تکنیک و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری می باشد. اساس تحقیق موجود از طریق مقایسه ای بوده و در نهایت می توان به این نتیجه دست یافت که بین طلاق و تحصیلات رابطه معنادار وجود دارد و بر حسب طبقه اجتماعی از پایین به بالا این روند افزایش طلاق به صورت پلکانی وجود دارد و در قشر مرفه و تحصیلکرده که طبقات بالای جامعه هستند این معضل اجتماعی (طلاق عاطفی) رو به افزایش است.

Keywords:

زوجین , طلاق , بررسی تطبیقی جامعه شناختی , تحصیلکرده ها , تحصیل نکردهها

Authors

رضوان خسروی

کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه آزاد بروجرد