در دهه های اخیر و با توجه به نقش مهم و راهبردی نیروی انسانی در فرایند تولید، نقش نیروی انسانی بتدریج از نیروی کار ساده صرف به
منابع انسانی و نهایتا به سرمایه انسانی تغییر و کامل یافته است چرا که پیشرفت سایر عوامل تولید کالاها و خدمات مواد اولیه، تکنولوژی و سرمایه بدون مداخله انسان بعنوان مدیر تولید و یا بعنوان عامل تولید امکان پذیر نمی باشد. اگرچه مفهوم مدیریت عملکردف مفهوم جدیدی به حساب می آید، اما ارزشیابی عملکرد طی چند دهه گذشته از جمله بحث انگیزترین خدمات پرسنلی و فعالیت های مدیریتی بوده است و می توان گفت که
مدیریت عملکرد با مطرح ساختن مجموعه ای از دیدگاه ها و برانگیختن احساسات گوناگون، یکی از پیچیده ترین فعالیت ها و فرایندهای مدیریت
منابع انسانی است. نتیجتا هرچه در
ارزیابی عملکرد کارکنان بیشتر به محتوای شاخص های ارزیابی و بهبود کاستی ها توجه گردد سازمان را در دستیابی اهداف والای سازمان که از جمله دستیابی به سرمایه های انسانی توانمند می باشد پیش خواهد برد و اگر نگرش ارزیابی کنندگان از ارزیابی همکاران تنها برخوردهای به اصطلاح چکشی و تنبیهات و گاها تشویقات نباشد، ارزیابی کنندگان نیز مشارکت بیشتری در ارزیابی داشته و جریان ارزیابی سمت و سوی ایده ال تری را طی خواهد نمود.