درون و بیرون جهان آفرینش بیانگر معنای "زیبایی" از دیدگاهی عظیم گاهی حیرت انگیز، گاهی لطیف و از جنبه های ظریف و گاهی قدیر و توانا و بالاخره در معنایی اسلامی به مثابه تجلیگاه اسماء حسنای الهی است. ودیعه داده شدگان این
زیبایی و هنرمندان واقعی، آنهایی اند که نه تنها لیاقت حفظ و نگهداری این ودیعه و امانت الهی را دارا بوده اند، بلکه آن را به مقام باروری و ثمر نیز می رسانند، کسانی که از ذره ذره
تجلی جمال یگانه الهی متاثر می شوند و چنان در این وادی غرق و محو می شوند که به حقیقت شور و دردمندی هنری می رسند. مقامی چونان پردرد و پرسختی که تنها با ابراز بیرونی به سکون و آرامش می رسد و این به معنای یک حقیقت هنری است.حال، این دوستان را در هر نوع واقعه ای و زمینه ای در مسیر فرهنگ که تعقیب کنیم، خواهیم دید در یک چیز مشترکند،اصل همه حادثه های هنری به همین ریشه برمی گردد. تنها صورت ها و نحوه های ابراز بیرونی بر حسب فرهنگها متفاوت هستند، در فرهنگی در دوره ای، بصورت فردی و در فرهنگی و دوره ای دیگر، بصورت جمعی و قومی ظاهر می گردد. حال چرا بیان و کلام برخی از آثار هنری و نگاه هنرمندان در طول تاریخ اقرار به این حقیقت را ندارد؟ و گاهی به ظاهر معارض این تعریف از حقیقت
هنر می باشند. تلاش ما در این گفت و شنود پرداخت به ابعادی از این معما است و در اهمیت و ضرورت شناخت درست حقیقت
هنر و
هنر مندی قلم می زنیم.