دولت مدرن و خودکامگی (بررسی موردی دولت رضاشاه)
Publish place: State Studies، Vol: 2، Issue: 6
Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 552
This Paper With 38 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_TSSQ-2-6_006
تاریخ نمایه سازی: 23 دی 1396
Abstract:
یکی از ویژگی های حکومت ها و دولت های ایران خودکامگی و یکه تازی است. نظریه هایی بسیاری در باره ی تبیین این مطلب مطرح شده است. از نگرش های ساختاری ( نظیر نگرش های مارکسیستی) گرفته تا نگرش هایی که به وجه تاریخی و کنشگر/کنشگران (نظیر نظریه پاتریمونیالیستی یا نظریه سلطانیسم) تلاش کرده اند که علل برآمدن این شیوه ی حکومتی را بیان کنند با این همه اغلب از یک نکته غفلت می شود و آن این است که ساختارهایی که موجد خودکامگی و استبداد هستند، قادرند که بر این شیوه حد زنند. این ساختارها به همان سان که مانع پیش برد اهداف دموکراتیک می شوند، محدود کننده ی خودکامگی و استبداد هم هستند. فرمان های پادشاهان معمولا از همان آغاز، در گیرودار بوروکراسی یا محیط اجتماعی گیر می کنند و کم رنگ می شوند. هدف این مقاله نشان دادن شواهد در این زمینه برای دولت مدرن دولت رضاشاه است. اهمیت نظری اثبات این نکته از این جاست که فرض متعارف استبداد مطلق این دولت را به چالش می کشد. ما با ارایه ی شواهد متعددی نشان داده ایم که چگونه طوفان خودرایی و استبداد در مقابل موانع ساختاری و تاریخی انرژی خود را از دست می دهد. ظرفیت و توان قدرت سلطه، سازوکارهای بوروکراتیک، محدوده ی وسیع جغرافیایی، نیروهای اجتماعی (نهاد دین، نهاد بازار، اقوام و ایلات، روشنفکران و نخبگان) و نیروهای خارجی از پارامترهایی است که بر این قدرت یکه تاز و استبدادی حد زده اند.
Keywords:
Authors
حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی
استادیار ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
محمدمهدی زنجانی
دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب