خسارتهای وارد بر طبیعت انسانی وطبیعت غیر انسانی که زائیده رشد تکنولوژی و نگرش ابزاری
انسان سازمانی بر محیط اطراف خود بوده است دیگر از مرزهای جغرافیای تعریف شده
دولت –
ملت خارج شده و تمامی جوامع جهانی را تهدید می نماید . خسارتهای وارد بر محیط غیر انسانی مثل افزایش دما ، لایه ازون و محیط انسانی مثل فقر ، ناهنجاریهای اجتماعی ، بیسوادی ، بهداشت و غیره ، همه و همه عواملهایی هستند که دیگر محدودیتهای جغرافیایی ندارند و نه فقط انس ان امروزی را در تمام طبقات اجتماعی و اقتصادی أسیب پذیر نموده است بلکه نسل أیند ه انسان و طبیعت غیر انسانی را نیز بشدت نگران می نماید. با چنین ویژگیهایی، امروزه تغییر نگرش مدیریتی و خارج شدن از محدوده های مدیریت کیفیت جامع و حرکت بسوی
مدیریت پاسخگو ضرورتی اجتناب ناپذیر است. مقاله فوق تلاش نموده است تصمیم سازان را نسبت به محدودیتهای مدیریت کیفیت
جامع أگاه نموده و رویکرد مدیریت
کیفیت زندگی جامع را از طریق
توسعه پایدار معرفی نماید. چرا که مدیریت کیفیت جامع همواره جبران خسارتها را از متدهای تکنولوژیکی و صنعتی می جوید و در چرخه خسارت ایجاد شده از صنعت گرفتار می باشد .