پژوهش حاضر به بررسی اثر تعامل
کیفیت حسابرسی مستقل و
ساختار مالکیت بر
مدیریت سود می پردازد. بدین منظور، نمونه ایمتشکل از 182 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی پنج ساله (1392-1388) موردبررسی قرار گرفت تا اثر تعامل
کیفیت حسابرسی مستقل و
ساختار مالکیت بر
مدیریت سود سنجیده شود. متغیر وابسته در این پژوهش
مدیریت سود است که از اقلام تعهدیاختیاری به عنوان نماینده
مدیریت سود و از مدل تعدیل شده جونز، برای برآورد آن استفاده گردید. متغیرهای مستقل نیز شامل کیفیتحسابرسی مستقل و
ساختار مالکیت است که
کیفیت حسابرسی مستقل خود شامل اندازه و اعتبار موسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس می باشد و
ساختار مالکیت نیز شامل
تمرکز سرمایه (سهامدار عمده) و
مالکیت نهادی است. فرضیه های پژوهش با به کارگیری روش داده های پانل مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تعامل میان معتبر بودن موسسه حسابرسی و وجود سهامدار عمده، رابطه منفی و معناداری با
مدیریت سود دارد. به بیان دیگر، وجود هم زمان موسسه معتبر حسابرسی و سهامدار عمده،
مدیریت سود را کاهش می دهد. این در حالی است که میان تعامل دوره تصدی حسابرس و سهامدار عمده، تعامل معتبر بودن موسسه حسابرسی و
مالکیت نهادی و تعامل دوره تصدی و مالکیت نهادی، رابطه معناداری با
مدیریت سود مشاهده نشد.