بررسی رابطه طلاق عاطفی و سلامت روان بین زوجین 30 تا40 ساله شهر مشهد

طلاق عاطفی ، نماد وجود مشکل در روابط زناشویی است که منجر به اختلال در کارکردهای روانی، جسمی، عاطفی و کلامی می شود. هدف : این پژوهش به منظور بررسی رابطه طلاق عاطفی و سلامت روان زوجین انجام شده است. روش: در این تحقیق از روش قیاسی برای شناخت مبانی نظری پژوهش و از روش استقرایی برای جمع آوری اطلاعات و آزمون فرضیه ها استفاده شده است . پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش را زوجینی تشکیل دادند که ابراز نارضایتی از زندگی مشترک خود داشتند 100 آزمودنی 50 مرد 50 زن به طور تصادفی انتخاب شده اند .ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه طلاق عاطفیEDS و سلامت روان GHQ28 بوده اند. به منظور بررسی تحلیل نتایج تحقیق از روش تحلیل مسیر رگرسیون خطی استاندارد شده ، ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد بین طلاق عاطفی و سلامت روان و خرده مقیاس های آن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. ابعاد سلامت روان به ترتیب اضطراب و اختلال در خواب، افسردگی، اختلال در کارکردهای اجتماعی و نشانه های هیجانی بر طلاق عاطفی بیشترین تاثیر مثبت و معنادارای دارند و هر آنچه این ابعاد بزرگتر باشند میزان طلاق عاطفی بیشتر خواهد بود. به طور کلی اگر نمره سلامت رواناستاندارد شده یک واحد افزایش یابد ، نمره طلاق عاطفی استاندارد شده به میزان0.37 واحد افزایش خواهد یافت . نتایج نشان می دهد مقدار احتمال هر یک از ضرایب بزرگتر از مقدار 5% است که می توان گفت فرضیه صفر یعنی بی معنا بودن ضرایب را نمی توان پذیرفت و ضرایب همبستگی بین سلامت روان و ابعاد آن با طلاق عاطفی با توجه به مثب بودن مقادیر ضرایب، یک رابطه مستقیم و معنادار وجوددارد.نتیجه گیری : بررسی ها نشان داد بین طلاق عاطفی و سلامت روان رابطه مثبت معنا داری وجود دارد.