ساختارهای سیاسی عراق جدید و تاثیر آن بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران (بین سال های 2004 - 2009) abstract
متعاقب حمل هی آمریکا و متحدان غربی آن به جمهوری عراق به رهبری
صدام حسین و
حزب بعث درسال 2003 ، این کشور دچار تغییرات بنیادینی در ساختارهای سیاسی و اقتصادی خود گردیده است،شیعیان که تا دوره زمامداری صدام نه در صحنه سیاسی قدرت داشتند و نه به عنوان نیروی سیاسیموثر در عراق شناخته می شدند اما در دوره صدام حسین،
حزب بعث توانسته بودند با سرکوب گروه هایقومی و مذهبی قدرت را در دست اقلیت سنی– عرب این کشور نگاه داشته و با ایجاد سیاستتمرکزگرایانه تنها به
حزب بعث حق مشارکت سیاسی را داده باشند با فروپاشی صدام به عنوان بزرگتریننیروی سیاسی این کشور توانسته اند سنی ها را در یک بازی سیاسی سرکوب نمایند.
حزب بعث معتقدبود که همه اعراب در سراسر جهان، یک ملت واحد را تشکیل میدهند و مرزهایی که آنها را از هم جداکرده است غیرطبیعی و از ساخته های
امپریالیسم است. شناسایی و فهم زمینه های فرص تسازی وچالش از ناحیه عراق جدید و نیز نیروهای داخلی تاثیر گذار ونیز کشورهای خارجی ذینفع تاثیر گذار برای منافع ملی ایران یکی مباحث راهبردی در تعیین و تبییناستراتژی های ایران در منطقه ی خاورمیانه به شمار می رود؛ از اینرو می توان گفت اکنون عراق بهآوردگاهی برای مناسبات نه چندان دوستانه ی ایران با کشورهایی چون عربستان سعودی، ترکیه و آمریکاتبدیل شده است که هرکدام از این کشورها در صددند تا منافع خود را با نیروهای داخلی عراق پیشبرند. به نظر می رسد با ظهور عراق جدید و با توجه به اشتراکات فراوان قومی، مذهبی، تاریخی واقتصادی، روابط دوکشورایران و عراق می تواند یک روند همگرایی را باشتاب مناسب طی نماید زیرا دراینصورت عراق می تواند مشکلات ژیوپلتیکی خودرادریک چارچوب همکاری با ایران بخوبی حل وفصل نماید.