ارزیابی کارایی نسبی گروه های آموزشی دانشگاه اردکان با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها abstract
مقدمه: دانشگاه و سایر مجموعه های آن، سازمانی با رسالت مشخص است که ارزیابی عملکرد آنها در خصوص استفاده ی بهینه از منابع و برآوردن هر چه بیشتر اهداف، ضرورت دارد. از طریق سنجش عملکرد می توان ضمن شناسایی نقاط ضعف و قوت و حداقل کردن منابع ورودی، وضعیت موجود را بهبود بخشید. در این راستا ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی دانشگاه، بررسی علل
کارایی و ناکارایی آنها و برنامه ریزی مناسب برای اصلاح و هدایت واحدهای ناکارا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روش بررسی: این تحقیق به بررسی
کارایی 23 گروه آموزشی دانشگاه اردکان در خلال سال های 1395- 1392 می پردازد. در این راستا برای ارزیابی
کارایی نسبی آنها از دو ورودی تعداد اعضای هییت علمی به تفکیک مرتبه ( مربی، استادیار و دانشیار)، و تعداد دانشجویان ورودی به تفکیک مقطع ( کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد ) و دو خروجی تعداد دانشجویان فارغ التحصیل به تفکیک مقطع ( کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد) و تعداد کارهای پژوهشی ( مقالات ISI ، مقالات ISC ، مقالات علمی پژوهشی، مقالات علمی ترویجی، مقالات کنفرانسی بینالمللی، مقالات کنفرانسی ملی ) استفاده شده است. نتایج: نتایج تحقیق بیانگر این است در سال 95 گروه های آموزشی مرتع و آبخیزداری، اقتصاد کشاورزی و دامپزشکی نسبت به دیگر گروه های آموزشی موجود دارای
کارایی صد در صد بوده و مهندسی صنایع با سطح
کارایی نسبی 0.986 ، مهندسی عمران با سطح
کارایی نسبی 0.791 ، مهندسی شیمی با سطح
کارایی نسبی 0.436 ، مدیریت و کنترل بیابان با سطح
کارایی نسبی 0.695 ، علوم باغبانی با سطح
کارایی نسبی 0.861 ، روانشناسی عمومی با سطح
کارایی نسبی 0.599 ، فقه و حقوق اسلامی با سطح
کارایی 0.935 نسبی و راهنمایی و مشاوره با سطح
کارایی نسبی 0.761 دارای
کارایی پایین تری بوده اند. ضمنا در این مقاله سعی شده است تا میزان ورودی ها و خروجی های هدف، برای گروه های آموزشی ناکارا جهت رسیدن به مرز
کارایی تعیین گردد. به عنوان مثال جهت کارا شدن گروه آموزشی مهندسی صنایع به روش خروجی محور می بایست تعداد دانشجویان فارغ التحصیل به مقدارهدف 17.25 و تعداد مقالات علمی و پژوهشی به مقدار هدف 27.6 برسد.