حاصل
هنر معماری خلق کردن فضا است، که رابطه ی مستقیمی با زیبایی دارد. به همین ترتیب انسان ها کوشیده اند تا در مکانی زیبا زندگی کنند و این میل تا سرحدی پیش رفته که بسته به ادوار مختلف و شرایط زندگی، دارای اصول و معیارهایی برای طراحی، با هدف قابل
درک کردن مفهوم زیبایی و
زیبایی شناسی برای انسان ها گردیده است. از این رو مقوله زیبایی شناسی، به ویژه
زیبایی شناسی درهنرمعماری با هدف تشخیص و
درک عواملی که در ادراک فرآیند یک شی یا یک پدیده ی تجربی زیبا نقش دارند و
درک توانایی انسان برای ابداع جلوه هایی است که از نظر علم
زیبایی شناسی خوشایند به حساب می آیند. از این نظر با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از مباحث نظریه ای از طریق مطالعات کتابخانه ای به معرفی و توصیف, زیبایی و
زیبایی شناسی و رابطه ی آن با
معماری پرداخته می شود. به این ترتیت نتیجه ای که از این پژوهش می توان گرفت، این است که زیبایی یک امر نسبی است و
درک انسانها از آن متفاوت است و این امر باعث می شود که کار طراحان دشوار تر شود، و آنها باید با کسب تجربه، دانش خود را در شناخت انسان و امر
زیبایی شناسی برای پیشبرد اهداف خود بالا ببرند.