باباطاهر همدانی، از شاعران و عرفای روشن ضمیر سده پنجم هجری، معاصر طغرل سلجوقی است. وقتی سخن از
دوبیتی به میان می آید، بیگمان به ذهن هر کسی،
باباطاهر تداعی می شود.
دوبیتی های این عارف عاشق و دل سوخته، زبانزد خاص و عام و مشحون از
عواطف رقیق عاشقانه و معانی دلنشین
عرفانی است.
دوبیتی هایی که محدوده جغرافیایی زادگاه و کشورش را درهم نوردیده است. از آن جایی که هر علم و فنی دارای اصطلاحات خاصی است که برای درک بهتر آن علم و فن، نیاز به آگاهی از آن اصطلاحات است؛ متون
عرفانی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. نگارنده، در این وجیزه سعی دارد که با ارایه نمونه هایی از اشعار، با رویکرد تحلیل محتوای موضوعی، به برخی از اصطلاحات
عرفانی و مضامین به کار رفته در
دوبیتی های این عارف بزرگ بپردازد. هرچند پی بردن به همه راز و رمزها و کشف فنون و ظرافتهای شعری موجود در اشعار سخنوری خطیر چون باباطاهر، دست کم برای بنده ممکن نیست؛ اما با بضاعت مزجات علمی سعی کرده است با استناد به منابع کتابخانه ای و در مواردی بهره گیری از اینترنت و با استفاده از فیش برداری به عنوان یکی از ابزارهای پژوهش، در آسمان هنرش پر و بالی بزند