ذهن نزدیکترین مرتبه غیب به انسان است؛ از اینرو شناخت ذهن یکی از مهمترین مسایلی است که شخص در حوزه معرفتبا آن روبه رو خواهد شد چرا که هر شناختی از جهان بیرون توسط آگاهی فرد و در ذهن او صورت می گیرد. فلسفهذهن (Philosophy of Mind) علیرغم تاریخچه، اهمیت، گستردگی و اقبال فیلسوفان تحلیلی به آن، کمتر در ترجمه ها وتالیف های فارسی انعکاس داشته است. این عدم انعکاس در مقایسه با برخی دیگر از شاخه های فلسفه معاصر، مانند فلسفه علم،خود را بیشتر نشان میدهد. لذا این گونه کارها شاید بتواند در حد بضاعت کم خویش، به بازار
فلسفه ذهن فارسی اندک رونقیببخشد. میتوان گفت
فلسفه ذهن از مهمترین رشته های فلسفه تحلیلی در دوره معاصر است. بسیاری از فیلسوفان، قرن 21 راقرن
فلسفه ذهن ، نامیده اند. آنها دریافته اند که حل بسیاری از مسایل مهم دیگر متوقف بر حل مسایلی است که در
فلسفه ذهن مطرح است. در
فلسفه ذهن معاصر، دیدگاه های
دوگانه انگاری ذهن و بدن، دیدگاه های فیزیکالیستی
یگانه انگاری مانند رفتارگرایی، این همانی، کارکردگرایی و مدل کامپیوتری ذهن مورد بررسی قرار می گیرند. در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانهای صورت گرفته است، می کوشد به بررسی تفصیلی این دیدگاه ها مهم در فلسفه ذهنمعاصر پرداخته شود.