نقش خودراهبری، خودآگاهی هیجانی وخودشکوفایی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی abstract
پژوهش حاضر، با هدف تعیین نقش خودراهبری،
خودآگاهی هیجانی و خودشکوفایی در پیش بینی
بهزیستی روان شناختی صورت گرفت که در راستای آن، در طی یک مطالعه توصیفی- همبستگی، 250 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف، سرشت و منش شخصیت و هوش هیجانی بار- ان پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودراهبری، خودآگاهی هیجانی، خودشکوفایی قادرند بطور ترکیبی 67 درصد از واریانس
بهزیستی روان شناختی را بطور معنی دار تبیین کنند. تحلیل داده ها نشان داد که
خودراهبری قادر است 36 / 0 واحد استاندارد ( 01 / 0 ˂ p؛ 20 / 6 = t )،
خودآگاهی هیجانی 15 / 0 واحد استاندارد ( 01 / 0 ˂ p ؛ 35 / 2 = t ) و خودشکوفایی 27 / 0 واحد استاندارد ( 01 / 0 ˂ p ؛ 35 / 4 = t ) از تغییرات
بهزیستی روان شناختی را بطور معنی دار پیش بینی کند. مبتنی بر نتایج می توان استنباط نمود که ویژگی
خودراهبری به موجب پنداشت از خویشتن به عنوان یک فرد مستقل احترام، عزت، تاثیربخشی و امید موجب افزایش
بهزیستی روان شناختی می شود. خودآگاهی به عنوان، توانایی تشخیص افکار،باورها، هیجان ها، صفات شخصیتی، ارزش های شخصی، توانمندی ها، ضعف ها و نیازهای روان شناختی بوده که رفتار آدمی را بر می انگیزند. این امر به توانایی تشخیص فرد برای واکنش به نشانه های محیطی و بر چگونگی هیجان هایش در برقراری رابطه با دیگران تاثیر گذاشته و به موجب آن، به افزایش
بهزیستی روان شناختی منتهی می شود. در نهایت، افراد خودشکوفا قادرند روابط میان فردی مناسب ایجاد نمایند و نسبت به دیگران پذیرش، احترام و حس همدلی داشته و در نتیجه از
بهزیستی روان شناختی بالا برخوردار باشند.