با سقوط شاهنشاهی هخامنشی در سال 331 پیش از میلاد، اسکندر تصمیم به ایجاد امپراتوری جهانی گرفت؛ امپراتوری که زیر سیطره فرهنگ هلنی باشد؛ لذا ایجاد شهرهای هلنی و ترویج فرهنگ یونایی یکی از مشخصه های مقصود وی به شمار می رفت. چنان که وی دستور به ایجاد دولت شهرهای یونانی در مناطق مختلف متصرفی زد. از جمله این مناطق می توان
بین النهرین را نام برد.
بین النهرین به دلیل موقعیت جغرافیایی اش از همان ابتدای روابط اشکانیان با روم به محل مورد منازعه طرفین بدل گشت. اشکانیان منازعتشان در این منطقه را برای
ساسانیان به ارث گذاشتند؛ چنان که قراردادهای مهم مرزی در دوره
ساسانیان اهمیت این منطقه را بیش از پیش روشن می سازد. بیزانسی ها (روم شرقی) در ادامه سیاست شهر سازی یونانیان و رومی ها در منطقه
بین النهرین به تاسیس شهر مرزی
دارا در اوایل قرن ششم میلادی دست زدند؛ لذا این پژوهش بر آن است ساخت و کارکرد شهر
دارا و تاثیر آن در مناسبات ایران ساسانی و
بیزانس را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف تلاش شده است از شیوه پژوهشهای تاریخی ( توصیفی - تحلیلی ) و بر اساس شواهد موجود و نظریات پژوهشگران، استفاده شود. یافته های این پژوهش بیانگر این است که بیزانسی ها با ساخت این شهر در صدد بودند که باعث پیشگیری و یا حداقل مانع پیشرفت سریع ایرانیان در مناطق مرزی مانند
بین النهرین شوند.
ساسانیان نیز مخالفت خود را با ایجاد این شهر نشان دادند و در چندین مرحله موفق گردیدند این شهر را به تصرف خود در آورند؛ از دست دادن چنین شهری برای قدرت های بزرگ باستان به عنوان تغییری عمده در توازن قدرت در
بین النهرین محسوب می شد، چنان که این مساله درگیری های ممتدی میان آن ها به وجود آورد که به مرور تحلیل قدرت دو امپراتوری را به دنبال داشت