بررسی میزان آمادگی مراکز آموزشی - درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی در شهر زنجان به هنگان بروز حوادث غیر مترقبه در سال 1385 abstract
مقدمه و بیان مسئله: حوادث غیر مترقبه وقایعی ناگهانی و غیر قابل پیش بینی می باشند که امروزه علی رغم پیشرفت روز افزون علوم و فناوری های مختلف به علت عدم توجه به اصول ایمنی می توانند منجر به بروز حوادثی دردناکتر شوند. آنچه که پس از بروز این وقایع اتفاق می افتد در واقع یک نابسامانی غیر قابل پیش بینی است که بر اساس نظر کلیه متخصصان امر، بررسی وارتقاء آمادگی کنونی (قبل از بروز حادثه) درجهت کاهش نابسامانی یاد شده به عنوان یکی از بهترین روش های مدیریتی در اداره موقعیت های بحرانی محسوب می شود از آنجا که مراکز درمانی و علی الخصوص بیمارستان ها تقریبا بلافاصله پس از وقوع بلایا و حوادث غیر مترقبه درگیر پذیرش آسیب دیدگان می شوند لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان آمادگی مراکز درمانی در 6 حیطه پژوهش ، آموزش، برنامه ریزی، مدیریت منابع، ساختار مدیریتی و تمرین و مانور انجام شده است.
مواد و روشها: این تحقیق به صورت مقطعی – توصیفی روی 3 مرکز آموزشی – درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی در شهر زنجان انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ای شامل 2 بخش بود که بخش نخست شامل اطلاعات دمو گرافیک مراکز و بخش دوم شامل سئوالاتی در جهت بررسی میزان آمادگی مراکز در حیطه های یاد شده بود.
یافته ها: در حیطه پژوهش کلیه مراکز دارای بانک اطلاعاتی کامل درباره پرسنل (اعم از پزشک و پرستار) و تجهیزات پزشکی مراکز بودند اما تنها ی مرکز در رابطه با مکانهایی از بیمارستان که بتوان در مواقع ضروری از آن برای گذاشتن تختهای اکسترا و چادر و … استفاده کرد برنامه ریزی داشتند.
- در حیطه آموزشی ، هیچیک از مراکز تا کنون عملیات درمانی درمواقع بحرانی را به پرسنل خود آموزش نداده بودند در زمینه تهیه کتوب و جزوات آموزشی و از این قبیل نیز تنها چند جزوه آموزشی تهیه شده بود که محتوایای آنها بیشتر عمومی بود تا اختصاصی.
در رابطه با برگزاری سمینار یا کارگاه آموزشی نیز یکی از مراکز اقدام به برگزاری سمینار کرده بود که تنها تعدادی از پرسنل مرکز مزبور و سایر مراکز از آن استفاده کرده بودند. دو مرکز دیگر تاکنون در این رابطه اقدامی انجام نداده بودند.
- در حیطه برنامه ریزی ، هیچ یک از مراکز برنامه مدیریت بحران نداشتند و چیزی تحت عنوان شرح وظایف پرسنل دخیل در امور درمان در مواقع بروز حادثه در هیچ یک از مراکز تعریف نشده بود.
- در حیطه مدیریت منابع نیز هیچ یک از مراکز دارای کمیته های کمکهای اولیه (نیاز ضروری مواقع بروز حادثه) نبودند لذا پرسنل نیز آموزش در این زمینه ندیده بودند. مراکز هیچ برنامه ریزی برای دریافت اقلام بهداشتی – درمانی ازمنابع غیر بیمارستانی نداشتند.
در مجموع مراکز قادر بودند در مواقع بحرانی 110 تخت بیمارستانی به تعداد تخت های فعلی اضافه نمایند ولی هیچ برنامه مدونی برای تامین نیروهای پرستاری و مراقبتی لازم برای این تعداد تخت اضافه در نظر گرفته نشده بود. به طور متوسط مرکز اعلام کردند که قادرمند اقلام داروئی مورد نیاز خود را تا یک هفته پس از بروز بحران تامین نمایند.
در ضمن در همین حیطه هیچ یک از مراکز برنامه ای برای هماهنگی با ستاد حوادث غیر مترقبه به منظور برخورداری از امکانات اولیه برای اقدامات بهداشتی – درمانی مانند آب، غذا، سرپناه و … امکانات اولیه زیستی برای کارکنان و مراجعین نداشتند.
- در حیطه ساختار مدیریتی، کلیه مراکز فرماندهی حادثه را برای عهده رئیس و مدیر بیمارستان می دانستند و هیچ جانشینی برای آنان در مراکز در نظر گرفته نشده بود. هیچ یک از مراکز برنامه ای درجهت بهره گیری از مشارکت های مردمی و نیروهای داوطلب سازماندهی شده برای کمک بر ارائه خدمات درمانی نداشتند.
در حیطه تمرین و مانور، مراکز در قالب کمیته های بحران ظاهرا جلسات توجیهی در رابطه با مقابله با بحران برای مدیریت برگذار کرده بودند. اما در بررسی انجام شده در صورت جلسات این کمیته ها مشاهده شد که بیشتر مشکلات جنبی مراکز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تصمیماتی در ارتباط با آنها اتخاذ شده است و به معنی واقعی این جلسات در جهت توجیه موارد مربوط به حوادث غیر مترقبه نبوده اند. در بین مراکز نیز تنها یک مرکز آن هم یک بار در برگزاری مانور مربوط به حوادث شرکت داشته است و سایر مراکز تا کنون چنین تجربه ای نداشته اند.
بحث و نتیجه گیری: متاسفانه در بررسی انجام شده مشخص شد که مراکز درمانی علی رغم تواناییهای بالقوه ای که دارا می باشند در حیطه های یاد شده و نیز از نظر موازین ایمنی در سطح پایین قرار دارند و از آنجا که شرایط کار در مراکز درمانی در موقع بروز حوادث غیر مترقبه بطور کلی تغییر می یابد به نظر می رسد سیستم درمانی فعلی نیازمند تدوین برنامه ای دقیق جهت سازماندهی صحیح و توانمندی های مراکز می باشد و این مهم تحقق نمی یابد مگر با ارتقاء آگاهی مدیران ارشد در زمینه مدیریت بحران و انتقال آن به کل سیستم تحت مدیریت آنان.