سرمایه گذاران نهادی، به عنوان مالکان عمده ی شرکت ها، مسیول اثرگذاری بر مدیریت می باشند. در این میان نباید نقش
تمرکز مالکیت را نادیده گرفت، چرا که با
تمرکز مالکیت بیشتر، کنترل بیشتری بر مدیران اعمال شده مدیر ممکن است تصمیماتی را در زمینه سیاست های مالی اتخاذ نماید که در تطابق با منافع شخصی خود و نه منافع سهامداران باشد. در نتیجه حضور سرمایه گذاران نهادی به دلیل مالکیت آنها و نظارتشان بر مدیر ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین
مالکیت نهادی بر رابطه بین
تمرکز مالکیت و
اهرم مالی اثر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت آزمون فرضیه ها با استفاده از روش حذف سامانمند، نمونه ای متشکل از 115 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1388 لغایت 1395 انتخاب گردید. این پژوهش از نظر هدف، از نوع پژوهش های بنیادی- تجربی است واز نظر ماهیت از جمله پژوهش های توصیفی- همبستگی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ارتباط معناداری بین
تمرکز مالکیت و
اهرم مالی وجود ندارد، همچنین
مالکیت نهادی بر رابطه بین
تمرکز مالکیت و
اهرم مالی اثر مثبت و معناداری ندارد.