تحقیق حاضر نگاهی دارد به روند شکل گیری
دیو و اهریمن و
جایگاه آن در دوران های مختلف، اهریمن به عنوان نیروی منفی و شر در برابر قطب نیکی و خیر همواره در اذهان مردمان ایران باستان بوده است و این تفکر تا به دوران بعد نیز با تفاوت هایی در مفاهیم و معانی سرایت کرده ،دیو ها گونه های کوچکتر از اهریمن ،در ادبیات بیش از اسلام و بعد از آن ،به ویژه در حماسه بزرگ ایرانیان ،نمود بسیاری داشته اند . در زمان اسلام و با استفاده از اشارات قرآن ،جنیان مثل دیوان و در داستان ها به جای خدایان ،پهلوانان با بدی مبارزه می کنند.موجودات پنداری نیز نقش مهم خود را از دست داده و حضور آن ها محدود به داستان های بهلو انی و قصه های عامیانه می شوندو که بهترین آن ها شاهنامه فردوسی است.این پژوهش ضمن اشاره به بررسی بررسی مفهوم،انواع و
جایگاه دیو درنگاره های ایرانی(شاهنامه) ،به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه بررسی کتابخانه ای و آرشیوی با استفاده عکس برخی از تصویر سازی های موجود در کتب ادبی ،به سوالات ذیل پاسخگو می باشیم:1 – منشا وخاستگاه نیروی شر(دیو)از کجاست 2 – سیرتحول چنین باورهایی در فرهنگ مردم ایرانی از کجا سرچشمه گرفته شده است از شواهد و مثال های ذ کر شده در مقاله می توان چنین نتیجه گرفت که ارواح و موجودات پلید فرهنگ عربی و ایرانی در
دیو شناسی ایرانی تنوع و تکثر بیشتری ایجاد کرده اند .نقش آفرینی
دیو ها و شیاطین در افکار و اندیشه ایرانی نمودار ازلی مبارزه دو نیروی خیر و شر است که به صورت غیر حماسی و در قالب اندیشه های مردم استمرار یافته است.و با مقایسه ی نگاره های مکتب هرات در راستای مبارزه ی رستم ودیو سپید می توان به ویژگی های این نگاره ها از نظر ترکیب بندی،رنگ،نحوه ی چهره بردای و شخصیت پردازی انسانی و اهریمنی(دیوها) در آنها پی برد.( فضای زندگی دیو.چهره ی دهشناک
دیو و
جایگاه آن در مقابل با رستم .تاریکی غار و..)،که همگی درنگاره ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.