باز طراحی ساختار حکمرانی علم، فناوری و نوآوری براساس مدل دولت تنظیم گر

در عصر حاضر، از میان انواع تولیدات، تولید دانش و اطلاعات از لحاظ تعیین کننده بودن همان نقشی را دارد که صد سال پیش از این، تولید ماشین و فولاد دارا بود. امروزه بانک جهانی در راستای ایجاد مبنایی جامع تر برای اقدامات آتی خود در قالب یک چارچوب جدید برای توسعه، بسیاری از اولویت ها و تاکیدهای خود را بر امور نامحسوسی چون دانش، نهادها و فرهنگ قرار داده است. مطابق دیدگاه اکثر صاحب نظران، انباشت سرمایه تنها می تواند جزیی از افزایش درآمد سرانه کشورهای آسیای شرقی را توضیح دهد. رشد معجزه آسای آن ها بیشتر ناشی از کم کردن شکاف دانش بوده است که به معنای شکاف موجود میان کشورهای بیشتر توسعه یافته و کشورهای کمتر توسعه یافته از لحاظ دانش چگونگی تبدیل نهاده ها به خروجی ها است.با توجه به اینکه امروزه نقش نهادها، به ویژه سازمان های سیاستگذار و محیط نهادین در توسعه علم و فناوری کشورها از اهمیت زیادی برخوردار است لذا این سوالات مطرح می شود که ساختار حکمرانی علم، فناوری و نوآوری چگونه باید طراحی شود که بتواند مبنای توسعه و اقتصاد دانش بنیان شود ساختار کنونی حکمرانی علم، فناوری و نوآوری به عنوان یکی از اجزای اصلی اقتصاد دانش بنیان با چه چالش هایی مواجه است الگوی مطلوب ساختار مذکور، اجزا ساختار و نوع تعامل اجزا به چه صورت است فرضیه ما در این پژوهش این است که ساختار کنونی علم، فناوری و نوآوری ما توان پاسخگویی به نیازهای ما در راه رسیدن به توسعه دانش محور و اقتصاد دانش بنیان را ندارد و شکل گیری یک ساختار مناسب برای سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری نیازمند حاکم شدن رویکردهای دولت تنظیم گر و مشارکت و تاثیرگذاری همه ذینفعان و حاکم شدن یک نگاه کل نگر و شبکه ای به توسعه علم، فناوری و نوآوری و توجه همزمان به توسعه طرف های عرضه و تقاضا است. تدوین ساختارها و شبکه های ارتباطی مناسب می تواند زمینه مشارکت عاملان موثر در سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری را فراهم کند.