آموزه
حکمرانی خوب در دهه های اخیر و متعاقب عدم موفقیت نظریات ناظر بر
دولت از سوی نهادهای بین المللی نظیر کمیسیونحقوق بشر و بانک جهانی مطرح گردید این آموزه بر توانمندسازی
دولت تعیین ترکیب داشته و تحقق امر مذکور را منوط به اصلاح روشهای حکومتداری می داند. طرح این دیدگاه در مجامع غربی سبب شده عده ای امکان اجرایی شدن آن را در جوامع اسلامی با دیده تردیدبنگرند به دنبال بررسی این امر صاحبنظران آرای گوناگون و بعضا متعارضی مطرح نموده اند که در این نوشتار تحت عنوان دیدگاه مخالفانو موافقان از آنها سخن به میان آمده است نویسندگان ضمن تبیین این نظریات و بررسی ادله آنها یکی از دو دیدگاه موافقان مطلب ومخالفان را نپذیرفته و بر این اعتقادند آموزه
حکمرانی خوب و اصول مطرح شده در آن به مثابه با یک تجربه بشری قابل بررسی می باشد در این راستا با لحاظ موارد اسلامی در خصوص حکومت و
حکمرانی مانند اصل حاکمیت قوانین اسلامی و سایر اصول ناظر بر مقوله
حکمرانی که از قرآن و سنت اتخاذ شدهاند آموزه مورد بحث به صورت مشروط و با رعایت مبانی مزبور قابلیت اجرایی خواهد داشت.