بررسی رابطه مدیریت دولتی و مدیریت کارآفرینی اثربخش

مدیریت دولتی در بسیاری از کشورها، بخش حیاتی حکومت محسوب می شودکه کارآمدی آن در بقای تمدن ها و ناکارآمدی آن در زوالتمدن ها نقش مهمی دارد اندیشمندان و کارگزاران مدیریت برای بهبود عملکرد سازمان ها، اقدام به نوآوری های مختلفی از جمله مدیریت کیفیت جامع، بهبود مستمر، تحول سازمانی، تعیین اندازه صحیح سازمان ها کرده اند. هدف مشترک تمامی این رویکردها، تغییر نحوه انجام کارها به منظور بهبود عملکرد سازمانی است . در این میان یکی از نوآوری های مدیریتی که به سرعت متداول شده است، جهت گیری فرآیندکسب و کاراست. مطابق با فلسفه جد ید کسب و کار، سازمان باید برای ارایه کردن هر دو جریان اطلاعاتی افقی و عمودی ، به عنوان ضرورتی برای استقرار اهداف کلی سازمان، طراحی شود. درباره اهمیت نقش مدیران در شکل دهی به فضای سازمان ها و همچنین آثار نگرش ها و ترجیحات آنها بر عناصر فرهنگ و رفتار سازمانی و در نهایت، نقش مدیران در عملکرد نهایی سازمان ها، مقالات و کتاب های فراوانی به رشته تحریر درآمده و این نقطه نظرات که اغلب بر پایه های روش علمی قرار دارند، باعث شده که امروزه تردید وارد کردن بر این واقعیت که ویژگی های فردی، رفتاری و عملکردی مدیران، آثار مستقیمی بر وضعیت سازمان بر جا می گذارد، برای اهل فن غیر ممکن شود. فرایندهای مدیریتی سازمان های بخش عمومی و همچنین فرهنگ حاکم بر آنها بهگونه ای شکل گرفته اند که این سازمان ها معمولا افراد متوسط را به خود جذب و حفظ می کنند. هدف از این مقاله ارایه عوامل موثر بر مدیریت دولتی و مدیریت کارآفرینی می باشد، در این تحقیق محقق به ارایه میانی نظری در مورد مدیریت، عوامل موثر، سیر تاریخی و عوامل مرتبط با مدیریت کارآفرینی آن پرداخته است روش تحقیق توصیفی و کتابخانه ای می باشد و در نهایت نتیجه گیری و پیشنهاد ارایه شده است.

Keywords:

عوامل موثر , مدیریت دولتی , مدیریت کارآفرینی , اثربخش