تقسیم بندی جهان بر اساس مناطق جغرافیای بیانگر نوع کارکرد ویژه کشورها در آن منطقه می باشد که وجوه اشتراکات آنان موجبات همبستگی و
همگرایی را به وجود آورده و تحکیم آن منطقه های جغرافیایی را به مناطق
ژئوپلیتیک و سپس به
سازه های
ژئوپلیتیک منتج می نما ید. مخاطرات و منازعات در چارچوب مناسبات کشورها و به تبع آن نقش آفرینی آنها درباره ی الگوهای تعامل و همکاری یا منازعه و کشمکش میان بازیگران سیاسی به ویژه در سطح دولت ها مباحث جدی را در زمینه ی امنیت و قدرت بازتولید نموده است .موقعیت جغرافیایی در سیاست جهانی و منطقه ای،توسعه تجارت ملت ها،برخورد فرهنگ ها،ایجادوگسترش راهها وخطوط مواصلاتی،دفاع ملی که در صلح جهانی موثر است،از جمله عواملی است که در رفتار سیاسی دولتها و شکل گیری تصمیمات سیاسی در دو حوزه داخلی و خارجی نقش موثری دارد .حاصل این مقاله آن است که اگر چنانهچ در میان کشورهای جهان اسلام،همکاری و حتی فراتر از آن احساس همبستگی و هویت مشترک به وجه غالب تعاملات مبدل شود تشکیل یک
سازه ی منطقه ای برای
همگرایی در ابعاد سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و غیره دور از انتظار نیست. این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی به مطالعه جغرافیای جهان اسلامی پرداخته و ضمن بررسی الگو های موجود،
همگرایی جهان اسلام را با دیدگاهی ژئوپلیتیکی بررسی می نماید . سپس تقسیم بندی جدیدی را بر اساس نقش کارکردی کشورها
جهان اسلام در جهت نیل به
سازه های ژئوپلیتیکی ارایه می دهد.