سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان ایرانی گزارش شده است. این سرطان دارای عوارض سایکولوژیکال از جمله
افسردگی و اضطراب میباشد .
کیفیت زندگی شاخصی است که در مبتلایان به
سرطان پستان از جمعیت عمومی پایی نتر میباشد. هدف اصلی مطالعه، بررسی
کیفیت زندگی و شدت نسبی
افسردگی در بیماران مبتلا به
سرطان پستان و ارتباط بین
کیفیت زندگی و درمان
افسردگی در این بیماران است.روش بررسی: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود و نمونه گیری به شکل خوشهای انجام گرفت. جمعیت مورد مطالعه، 50 بیمار زن مبتلا به
سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک بیماری های پستان جهاد دانشگاهی بود.
افسردگی در این بیماران با استفاده از پرسشنامه BDI-SV وکیفیت زندگی آنها نیز با استفاده از پرسشنامه SF-36 در ابتدا و انتهای مطالعه و پس از مداخله درمانی در بیماران مراجعه کننده به روانپزشک مورد ارزیابی قرار گرفت. تغییرات در نمره BDI-SV و SF-36 با استفاده از T-test ارزیابی شد.یافته ها: از بین 50 بیمار مورد مطالعه، 31 بیمار (%62) طی ارجاع ما به روانپزشک، جهت درمان
افسردگی مراجعه کردند. میانگین نمره BDI-SV در بیماران در ابتدای مطالعه، 18 و در انتهای مطالعه، 6/5 بود که این تغییر با استفاده از Paired-Sample T-test، معنادار ارزیابی گردید .(p<0.000) میانگین نمره SF-36 بیماران در ابتدای مطالعه، 51,68 و در پایان مطالعه، 68/25 بود که این تغییر نیز با استفاده از Paired -Sample T-test، معنادار ارزیابی گردید .(p<0.000) افزایش نمره
کیفیت زندگی در بیماران دو گروهی که به روانپزشک مراجعه داشتند و نداشتند، تفاوت معناداری نداشت .(p=0.999) نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان دهنده بهبود معنادار
افسردگی و
کیفیت زندگی بیماران مبتلا به
سرطان پستان سه ماه پس از پایان اقدامات درمانی مربوط به بیماری میباشد. عدم تفاوت معنادار آماری بین تغییرات نمره
کیفیت زندگی در دو گروه بیماران مبتلا به
سرطان پستان که به روانپزشک مراجعه داشتند و نداشتند میتواند معرف اهمیت سایر عوامل موثر در بهبود
کیفیت زندگی این بیماران باشد که لازم است در روند درمان آنان مد نظر قرار گیرد.