خشکی یک صفت اقلیمی و از ویژگیهای همیشگی آب و هوایی مناطق خشک بشمار میآید. این پدیده که از کاهش پیشبینی نشده بارش در مدتی معین و در منطقهای که لزوماً خشک نیست سرچشمه میگیرد. و این میزان کاهش بارش به اندازهای است که روند عادی رشد را مختل میسازد و آثار زیانبار آن ابتدا بر کشاورزی و سپس بر منابع آب هویدا میگردد. و این پدیده میتواند در هر رژیم آب و هوایی اتفاق بیفتد. پژوهشگران مسئله خشکی و
خشکسالی و بحرانهای ناشی از آن را به دو عامل، طبیعی (آب و هوایی) و انسانی مربوط میدانند. و عوامل طبیعی در ایجاد
خشکسالی سخت تعیین کننده و نقش انسان که خود باعث دگرگونی میکروگلیما میشود انکارناپذیر است. بطور کلی امروزه پذیرفتهایم که خشکسالیهای سخت، برآیند تغییرات چرخش اتمسفری است و بسیاری از اقلیمشناسان خشکسالیهای گسترده را به پدیده اِل نینو مربوط میدانند. در هر صورت، وقوع خشکسالیها و به تبع آن کمبود منابع آب از یکطرف و نیاز جمعیت رو به افزایش جهان به منابع آب شیرین و تجدید شونده از طرف دیگر، موجب کاهش سرانه آب گردیده و این روند هر روز و هر سال چه در سطح جهانی و چه در سطح منطقهای و ملی ادامه دارد. و این کاهش سرانه، بحرانها و تنشهایی را بوجود آورده است. کشور ایران که بنا به موقعیت ویژه جغرافیایی و آثار ناشی از گردش عمومی جو در ردیف مناطق خشک جهان قرار دارد، از این قاعده کلی مستثنی نیست. اگر میانگین بارندگی سالانه جهان که در حدود 860 میلیمتر برآورد شده را با میانگین بارش سالانه ایران که کمابیش 240 میلیمتر میباشد، بسنجیم مشاهده میشود که مقدار بارندگی ایران کمتر از یک سوم بارندگی جهانی است. و همان مقدار بارندگی، چه به لحاظ زمانی و چه به لحاظ مکانی بطور یکنواخت در سطح کشور توزیع نمیشود. در این مقاله، ضمن بررسی علل طبیعی و انسانی
خشکسالی در سطح جهان، آثار زیانبار ناشی از این پدیده را با زبان اعداد و ارقام بررسی نموده و با استناد از مطالعات سازمانها و نهادهای بینالمللی در این خصوص بویژه از بحران مربوط به کمبود منابع آب در ایران کالبدشکافی بخصوصی بعمل آمده است. و در نهایت نتیجه مقاله به آنجا ختم میگردد که مدیریت پیوسته آب در کشور میتواند از تأثیر مخرب بیشتر
بحران آب جلوگیری و یا حداقل در کمرنگ نمودن آثار زیانبار آن مؤثر باشد.