اشکال جدیدی از شهرنشینی در سراسر جهان در حال آشکار شدن است که تصور ثابت، محدود با قابلیت جهان شمول از شهر را به چالش کشیده است. در عین حال، به تکثیر تشدید بحث در مورد مسایل شهری در علوم اجتماعی، رشته
برنامه ریزی طراحی مبارزات هر روز سیاسی منتج گردیده است.مشارکت اجتماعی شهروندی در سال های اخیر هم از جنبه نظری هم از بعد عملی بسیار مورد توجه بوده است. بسیاری از جوامع تلاش می کنند تا به منظور دستیابی به پایداری، اثربخشی سیاست ها توسعه همه جانبه، حس مشارکت، مشورت گفت وگو را میان شهروندان تقویت کنند.دیدگاه های متفاوتی در مورد امکانات محدودیت های این طرز تفکر وجود دارد .نظریه های
برنامه ریزی با پیش زمینه حمایت از دموکراسی مشارکتی همواره در تقابل با دیدگاه گروهی قرار دارد که بر نیمه تاریک
برنامه ریزی تمرکز قدرت تاکید می ورزند. موج دراماتیک بازسازی شهری در سراسر کره زمین در طول دهه 1980 آشکار گردید. به دنبال بحران مدلهای توسعه ملی گرای ارضی، فروپاشی سوسیالیسم دولتی پس از آن تشدید ادغام
برنامه ریزی جهانی، شاهد انواع تحولات متناقض شهری بودیم. علل، خطوط، زمینه، ارتباطات پیامدهای چنین تحولات به طور گسترده ای مورد بحث قرار گرفته اثرات گیج کننده ای در طول ده های بحران مالی برنامه ریزیی جهانی 2000 2010 باقی گذاشته است.در این مجال مقایسه ای بر
برنامه ریزی مشارکتی
برنامه ریزی سوسیالیستی متمرکز صورت گرفته است. این تحقیق از نوع بنیادی- اکتشافی است که در انجام آن از روشی توصیفی- تحلیلی ژرفانگر مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای اسنادی استفاده گردیده است.