بررسی تعارض درون فردی و مکانیسم های دفاعی در دو داستان زنده به گور و سه قطره خون در دوره رضاخان پهلوی

تعارض از ملزومات زندگی اجتماعی است، مدیریت تعارض در واقع مدیریت و هدایت تضاد بین افراد، درونفرد، بین دو گروه و دو سازمان می باشد. ادبیات معاصر به خصوص آثار صادق هدایت، تضادها و تعارضات متعددی تبیینمی کند که تبعات بیش تر منفی حاصل از آن به عنوان درون مایه ای ژرف بر سراسر داستان هایش سایه افکنده است. در اینپژوهش، دو داستان زنده به گور و سه قطره خون که در دوره رضاخانی به رشته تحریر در آمده است، از منظر تعارض درون فردی و استفاده از مکانیزم های دفاعی گوناگون در برابر افسردگی و اضطراب های روانی شخص مورد بررسی قرارگرفته است، البته بررسی زمان و دوره خاص اثر ها بسیار مهم است چون دوره رضاخانی یک پریود زمانی استبداد سیاهمحسوب می شود که ناخودآگاه باعث ایجاد تعارض درون فردی در داستان های این دوره است. وجود همین افسردگی واضطراب های روانی درون فردی در این دو داستان یاد شده در سبک داستان ها و رشد و شکوفایی به سمت تاریکی تاثیربسزایی داشته است.

Keywords:

مدیریت تعارض , صادق هدایت , مکانیزم دفاعی , رضاخان