تجربه نشان داده که توسعه پایدارشهری و توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایداری می تواند باعث ارتقاء سلامتی و ایمنی شود. توسعه ی پایدار و توسعه ی پایدار شهری طی دهه های اخیر به تدریج به الگوواره ی نوین و مسلطی در ادبیات نظری علمی رایج در باب توسعه و برنامه ریزی شهری تبدیل شده است.این الگوواره اگرچه ناظر به برداشت ها و تفسیرهای گوناگون است؛ اما در مجموع بر پایداری و استمرار توسعه برای همگان و نسل های آینده طی زمان و بر همه جانبه نگری ابعاد پیچیده ی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فرآیند توسعه در سطح یک کشور یا شهر تاکید دارد.در عصر حاضر به دلیل مشکلاتی که در زمینه های مختلف اقتصادی , اجتماعی و به ویژه زیست محیطی به وجود آمده است تمامی تلاش ها در راستای رسیدن به پایداری در سه بعد یاد شده، است و مفهوم
توسعه پایدار مطرح گردیده که در این راستا توجه به زمینه ها و مولفه های فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، به ویژه زیست محیطی و ملاحظات مربوطه ضروری است. در این صورت، برنامه ها و طرح های ملی، منطقه ای و شهری دارای موفقیت، اثرگذاری و ماندگاری بیشتری خواهد داشت. احداث بناها و فضاها برپایه نیازهای انسانی، به شکلگیری فضاهایی صرفا کالبدی و بی هویت می انجامد. در مقابل نگرش زمینه گرایانه به فضا، هویت فرهنگی و محیطی را ارتقا می دهد و در آفرینش فضاهای پایدار و ماندگار موثر واقع می شود که در پژوهش حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای ومروری بر پژوهش های مربوط به این زمینه به بررسی
طراحی شهری زمینه گرا پرداخته شده است.استیون هارت بطور خلاصه این گونه بیان می کند که
زمینه گرایی تلاشی برای رسیدن به
معماری و شهرسازی برگرفته از بستر طراحی است، جایی که در آن زمینه به هردو بعد مصنوع و فرهنگی فرم معنا می بخشد. فرم مناسب ساختمان ها که بازگو کننده ی میزان تطابق با محیط اطرافشان است، با توجه به موقعیت آنها نسبت به سلسله مراتب شهری و سازمانی محیط اطرافشان تعیین می شود. در این پژوهش به عنوان نمونه نحوه برخورد با زمینه در مقیاس های مختلف در برج رسانه ای (هانس هولاین) در وین، توسعه موزه یهود(دانیل لیبسکیند) در برلین ، کاخ شهربانی و موزه هنرهای معاصر در تهران مورد بررسی قرارگرفته است. تا بدین وسیله بتوان با
توسعه پایدار شهری از طریق طراحی زمینه گرا از ایجاد شهر های ناپایدار و رو به زوال جلوگیری کرد.