فرضیه ی
دلبستگی منشا الگوهای مختلف روابط بین فردی را توصیف می کند.در دوران بزرگسالی این الگوهای رابطه به عنوان سبک های
دلبستگی شناخته می شوند و به چهار دسته ی ایمن، ترسان-احترازی، دل مشغول و بی اعتنا-احترازی تقسیم می شوند.مطالعات متعدد نشان داده اند که این الگوهای
دلبستگی در تمام طول زندگی می توانند بر سلامتی جسمی،رفتارهای مرتبط با سلامت، دسترسی به حمایت های اجتماعی و تعادل رفتاری اثر بگذارند.یک بیماری مزمن و غیر قابل درمان مانند MS می تواند تعادل روانی و رفتاری که از کودکی شکل گرفته است بر هم بزند.هدف از مطالعه ی حاضر بررسی انواع الگوهای
دلبستگی در بیماران مبتلا به MS و مقایسه ی آن با جمعیت سالم است تا شاید بتواند به عنوان شاخصی در ارتقاء سلامت بیماران به کار گرفته شود.در این پژوهش 100 بیمار مبتلا به
اسکلروز مولتیپل با 100 فرد سالم که از نظر سنی و جنسی با آنها همگن شده اند مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج:در این مطالعه 72 بیمار زن و 28 بیمار مرد مورد بررسی قرار گرفتند.سن شروع بیماری ارتباط معناداری با الگوهای
دلبستگی داشت (p value <0.05). ارتباط بین جنسیت، سن و وضعیت تاهل بیماران با الگوهای
دلبستگی معنادار نبود (p value > 0.05). هم چنین انواع الگوهای
دلبستگی در بیماران و گروه کنترل مقایسه شد که تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.به طور کلی نتایج تفاوت زیادی بین بیماران مبتلا به
اسکلروز مولتیپل و گروه کنترل نشان نمی دهد. اما سن بالاتر بیماران در زمان ابتلا به بیماری با الگوی
دلبستگی ایمن و احساس امنیت بیشتری همراه است.