توسعه
کارآفرینی به عنوان راهبردی کارآمد برای حل معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فقرزدایی و عدالت اجتماعی به ویژه در جوامع روستاییضرورت دارد. از آنجا که بخش عظیمی از جامعه روستایی را زنان تشکیل میدهند،
کارآفرینی آنان اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر بامرور قابلیت ها، زیرساخت ها و موانع
کارآفرینی زنان و بویژه زنان روستایی گویای این واقعیت است که توسعه و رشد اقتصادی در مناطقروستایی محقق نمی شود مگر اینکه زنان روستایی در تمامی جهات و ابعاد توسعه مداخله مستقیم داشته باشند. زنان در تحقیقات انجام شدهانعطاف پذیری و تعادل کاری و خانواده را به عنوان دلیل شروع کسب و کار بیان کردند. کسب و کار زنان روستایی بیشتر در زمینه هایکشاورزی، دامداری، صنایع دستی، صنایع تبدیلی و خدماتی است. اکثریت زنان روستایی بدون الگوگیری از اشخاص موفق در حوزه کسب وکار، فعالیت خود را شروع کرده اند. کارآفرینان، پیوسته در حال ابداع و توسعه کالاها و خدمات جدیدند. اینگونه تلاشهای بدیع، موجب تولیدفناوری و ماشین آلات بهتر و سیستم های تولیدی موثرتر میشود و از این طریق، محصولات و خدمات ارتقاء مییابد و کیفیت زندگی را بهبودمیبخشد و زندگی را راحتتر و ساده تر میکند؛ در این مقاله علاوه بر زیرساخت های شخصیتی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، سواد اطلاعاتی وسواد رسانه ای نیز به عنوان زیرساختهای مورد نیاز شروع کسب و کار زنان روستایی مطرح شده است. در نهایت بررسی موانع مهم کارآفرینیزنان روستایی به عدم دسترسی زنان به منابع تولید و دارایی ها از جمله زمین، اعتبارات، فناوری ها و خدمات ترویجی و نیز کم سوادی و بیسوادی آنان در مقایسه با مردان اشاره شده است. برای مدل سازی اجزای سیستم مورد بحث از چرخه مدل خودسازماندهی بهره گرفته شده است.