برون سپاری به عنوان یک روش مناسب با شرط دارا بودن ویژگیهای لازم م یتواند ابزار مفیدی برای صرفه جویی در وقت و هزینه وارتقای کیفیت و آزاد سازی منابع باشد .همانگونه که این ابزار در بسیاری از شرکتها کارآمدی خود را نشان داده است ،در برخی موارد نیز با ناکامی هایی در رسیدن به اهداف خود مواجه بوده است .در این مقاله
برون سپاری در مفهوم جدید خود همزمان با مرحله گذار از تولید انبوه به تولید مشتری گرا، مورد توجه قرار گرفته است .در این تعریف جدید کارکنان جابجا نمیشوند و خدمتی نو توسط یک شرکت در مجموعه فرایندهای کسب و کار همان شرکت مورد استفاده قرار میگیرد .با این نگرش بسیاری از مفاهیم د ر ارتباط با صنایع باز تعریف میشوند ..همزمان با این تعریف نو شرایط و ضرورت های لازم برای عملیاتی کردن آن و حداکثرنمودن منافع و حداقل کردن ناکامی ها در مجموعه مراحل مجموعه زنجیره ارزش مورد بررسی قرار گرفته است .در این تحلیل با بررسی علل مختلف
برون سپاری بر هدف گذاری در
برون سپاری با توجه به علت یا علل مختلف برای شروع
برون سپاری در هر یک از سازمانها یا شرکتها تاکید میگردد . همچنین با توجه به حوزه های مختلف
برون سپاری ،بر اولویت بندی فعالیتهای
برون سپاری با توجه به معیارهای مختلف مورد نظر توجه شده است .هر شرکت بنابر ماهیت و امکاناتی که دارد،اولویت بندی
برون سپاری را تعیین میکند .برون سپاری با توجه به نوع شرکت یا سازمان یا شرایط محیطی
و رقابتی یا الزامات فناوری ،در زمانهای مختلفی انجام میپذیرد .برون سپاری به هر دلیلی که باشد ،بایستی نهایتا قدرت رقابتی یا بهره وری را افزایش دهد.برون سپاری برای سازمانهایی که خواهان پایداری در بازار و بقا هستند،مزیت رقابتی ایجاد مینماید