رباب نامه سلطان ولد در سایه سار مثنوی مولوی
Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,325
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ADABICONF02_089
تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1398
Abstract:
سلطان ولد به تقلید از پدر بزرگوار خویش می فرمود همه اجزاء رباب در اضطرابند، آهن می گوید: ضربه های چکش و پک آهنگران را تحمل می کند تا به چوب بچسبد، سپس موی و پوست هم به آن ملحق شود تا همگان با یک ایقاع و هارمونی عظیم از درد فراق یار گزین بنالند. هدف سلطان ولد آن بود که مشکلات سخن مولانا را به زبانی ساده تر و با شرحی بیشتر باز گوید تا کسانی که آن قدر فهم ندارند که مصدوقه حال را فهم کنند و غرض اورا بدانند از سخنان مولوی بی بهره نمانند. پیداست که سلطان ولد به کوتاهی فهم بسیاری از مردم از درک اشعار پدرش پی برده بود. نی جهت آن می نالد که از نیستان و یاران خود جداشده است و دور مانده، در غربت از فرقت نالانست. و درنی یک ناله بیش نیست اما از رباب ناله های بسیار از فراق یارانی به گوش می رسد که هریکی از وطن و جنس خود جدا گشته اند مثل پوست و موی و آهن و چوب و این جمله از فرقت جنس خود در ناله و افغانند. پس ناله و زاری در رباب بیشتر باشد و سخن اصلی اینکه در عرفان عاشقانه مولانا علاوه بر تبتل، و کوشش سالک، جذبه ای از حضرت محبوب لازم است. در رباب نامه سلطان ولد نیز حضور مرشد و پیر لازم است تا سالک را دستگیری کند و به شایستگی به وصال معشوق برساند.
Keywords:
Authors
علی محمد موذنی
استاد، رشته زبان و ادبیات فارسی، عضو هیات علمی، دانشگاه تهران، ایران
شیوا بیرجندی
دانشجوی دکتری تخصصی، رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال، ایران