نور و
عالم خیال در حکمت اشراق از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ سهروردی اساس فلسفه ی خود را نور قرار داده و با نام حکمت نوریه آن را به جهان معرفی می کند. در این فلسفه مقصود از نور، صرفا معنای مجازی و محسوس نیست؛ بلکه معنای حقیقی آن که تجلی زیبایی و حسن حق است، مد نظر می باشد. بر اساس این حکمت، رسیدن به نور حقیقی ( اشراق ) در سه مرحله بر فرد نایل می شود. در مرحله ی اول، او باید از جهان دست بشوید و خود را از هرگونه مادیات رهایی دهد. در مرحله ی دوم به مشاهده ی نور الهی که تجلی حسن حق است، دست می یابد و در مرحله ی آخر نیز علم نامحدود و مجرد، علم اشراق، برای او حاصل می شود. هنرمند در این فلسفه، کسی است که بتواند نور حاصل از تجلی را که در قلب و جان خود یافته است، به واسطه ی ارائه هنر و به عینیت رساندن آن به تصویر بکشد و آن را از حالت معنا به صور مادی در بیاورد؛ تا مخاطب علاوه بر درک آن، با
عالم خیال و اشراق مانوس و آشنا شود. معماری نیز چون سایر هنرها از این قائده مستثنی نیست. معمار با به کارگیری خلاقیت و هنر در آثار خود،
عالم خیال را برای دیگران متجلی می کند و پرده از رموز
عالم خیال برای مخاطب خود بر می دارد تا حس آرامش، انس و قرب به حق در آن تحقق یابد. او در تلاش است تا محیطی را به تصویر بکشد که با وجود تمامی محدودیت ها و ضوابط فنی و مادی پیش رو، نیاز روحی بیننده را ارضا کند و معمولی ترین افراد نیز در کنار آن احساس نزدیکی و یگانگی کنند و طالب دستیابی به
عالم خیال باشند. در این راستا مساجد یکی از با شکوه ترین فضاهایی است که معمار در آن،
عالم خیال را با اشکال و صور مادی برای مخاطب خود متجلی کرده است تا افراد بتوانند زیبایی و شکوه حقیقی نور را درک کرده و خواهان رسیدن به آن باشند.