تشویق و
تنبیه دو عامل انگیزش رفتار افراد در سازمانها میباشند.
تشویق که به صورت پاداش نقدی و غیرنقدی،نامه کتبی، بورس تحصیلی، ترفیع و از راههای دیگر به کارمند داده میشود، موجب تقویت رفتار شایسته فرد درسازمان میگردد. مشوقها به طور کلی احتمال رفتارهای متناسب با نیاز سازمان را افزایش میدهند . پاداش هنگامی موثر است که در ارتباط با رفتار یا فعالیت فرد پرداخت شود تا در ارتباط با عوامل شخصی چون سن وسابقه خدمت و سرانجام پاداش و عوامل تشویقی پاسخی است به این سوال که چگونه میتوان کارمندان را وادار به فعالیت کرد از سوی دیگر
تنبیه و اجرای مقررات انضباطی به طور گسترده در سازمانها رفتار افراد را محدودمیکند. این محدودیت در دستگاه های دولتی به سبب پیچیدگی مقررات، بیشتر است اما در عمل دیده میشود که اعمال ضوابط تنبیهی چندان سودبخش نمیباشد.
تنبیه میتواند سبب پنهان شدن رفتار یا سرکوب آن در حضور
تنبیه کننده باشد؛ اما موجب از بین بردن رفتار ناخوشایند افراد، قطع کردن مزایایی است که از کار ناشایست عاید آنان میشود . یکی ازوظایف مهم یک
نظام اداری کارامد ارزش گذاری عملکرد نیروهای انسانی و تفکیک بین
کارکنان متعهد و متخلف است موضوع درنظام اداری حکومت علی (ع) موردتوجه بوده است ایشان براساس نوع عملکرد کارگزاران و مدیران حکومتی آنان راموردتشویق و یاتنبیه قرار میداد آنچه دراین مقاله سامان یافته است بررسی جایگاه
تشویق و
تنبیه درسخن و سیره مدیریتی امام علی (ع) و نظریه های مدیریتی است که ازابعاد مختلف بدان نگریسته شده است اداب گونهها و حوزههای
تشویق و
تنبیه درمدیریت علوی ازجمله عناوینی است که دراین نوشتار مطرح است.