افسانه و اسطوره گاه یکی شمرده می شوند و گاه با اندک تفاوت و اشتراکات بسیار زیاد در دو مقوله توصیف می شوند. درروایت شناسی این دو مقوله وجه اشتراک فراوان میان رفتارهای پهلوانان افسانه ای و اسطورهای دیده می شود که دلالت برنزدیکی این دو دارد. تفاوت افسانه و اسطوره را با چهار ملاک رفتارشناسی پهلوانان، درون مایه ها و مضامین، ساختار و مخاطبانمی توان کاوید. در این مقاله تنها به مقوله
رفتارشناسی پهلوانان پرداخته می شود تا از این منظر، بر اساس چهل متن روایی ازافسانه های عامیانه مکتوب ادب فارسی در بیست حوزه رفتارهای مشترک پهلوانان را با نمونه های فراوان از این متون بررسیمی کنیم. رفتارهایی نظیر پیشگویی تولد و دشواری تولد پهلوان؛ هم نسل بودن پهلوان با شاهان؛ پرورش پهلوان توسط حیواناتو موجودات اساطیری؛ بستن مهره/ گوهر/ اسم اعظم بر بازوی پهلوان؛ آزمایش و سفر پهلوان؛ سلاح های جنگی پهلوان؛ خوراکپهلوان، اسب پهلوان؛ عشق و ازدواج و فرزندان بی شمار پهلوان. یاریگران و کارهای شگفت و شیرکشی، اژدهاکشی، دیوکشیپهلوان، رویین تنی پهلوان، شکار و تعقیب شکار، گنج یافتن و سرانجام پهلوان.