مبنا و سیر تحولات مسئولیت مدنی پزشکان

هیچ یک از رشته های حقوق به اندازه مسئولیت مدنی در حال تغییر و تحول نیست. توجه به موضوع مسوولیت پزشکان و برخورد با خطاهای پزشکی قدمتی به بلندای علم طب دارد. مسئولیت پزشکی از ادوار گذشته تاکنون فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است.ارائه ی تعریف دقیق و جامعی از حوز ه های مسوولیتی پزشکان در قبال بیماران و تبیین دقیق مصادیق خطاهای پزشکی زمینه های بسیاری از اختلافات وچالش های مخرب روابط میان پزشک و بیمار را از بین خواهد برد . اگر چه امروزه در اکثر نظام های حقوقی بر لزوم پذیرش مسوولیت پزشک به سبب اقداماتی که بر حسب وظیفه خود برای بیماران انجام می دهد.اتفاق نظر وجود دارد، لیکن اختلاف در خصوص مبنای مسوولیت هم چنان باقی است؛ نظریه تقصیر به جهت نارسایی هایی که دارد جذابیت گذشته خود را از دست داده است و مسوولیت نوعی پزشک نیز برغم مزیت هایی که در جبران خسارت زیان دیده دارد خالی از اشکال نیست.در حقوق فرانسه، با اینکه مسوولیت پزشک در اصل بر نظریه تقصیر استوار است ولی رویه قضایی و قانون گذار به تدریج دامنه اعمال مسوولیت نوعی را به عنوان استثنایی بر اصل یاد شده در حقوق پزشکی گسترش داده اند که می توان از آن به عنوان تحول در مبانی مسوولیت پزشکی یاد کرد..نظریه حمایت از مصرف کننده به عنوان طرف ضعیف قرارداد، در قرن گذشته مطرح، پذیرفته و نهادینه شده است. این نظریه در ابتدای قرن حاضر عمومیت یافته و امروزه به شکل قاعده حقوقی کلی درآمده است. بر همین اساس، در اکثر نظام های حقوقی سعی شده تا با پیروی از این تفکر، در جهت ایجاد تعادل میان رابطه مصرف کنندگان و حرفه ای ها گام هایی برداشته شود.در این نوشته توصیفی – تحلیلی سعی بر بررسی اهمیت مبانی مسوولیت پزشکی و سیر تحول تاریخی آن شده است .

Keywords:

مسئولیت مدنی , پزشک , نظریه تقصیر , مسئولیت نوعی , خطای پزشک