همواره تناسب و زیبایی و یکپارچگی و به عبارتی خوشایندی محیط بصری در حوزه طراحی شهری و معماری امری مهم و مورد توجه بوده است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان هایشهری توجه نشود ، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می رود و علاوه بر این ، نفوذ فرهنگ های کشورهای بیگانه را در پی دارد. یافته ها در بعد زیبایی شناسی از دیدگاه مردم و متخصصان نشان داده است ، شاخص های تناسبات ، تمیزی ، تعادل و نظم در بعد عینی و دلبستگی به مکان، با معنا بودن، آرامش، خوانایی و جذابیت در بعد ذهنی در اولویت ارزشیابی زیبایی نما قرار دارند. بدنه شهری را می توان بهبود بخشید با طراحی نماهایی که با فرهنگ و رسوم شهر تهران که از هر قومیتی را در خود جای داده است ، نزدیک باشد. منظر عینی نامناسب شهرهای امروزی ما، نتیجه سلیقه شخصی بعضی افراد دخیل در این امر و عدم نظارت درست می باشد ، که برون رفت از آن نیازمند شناخت ریشه ای معضل و ارایه قواعدی است ، که بتواند حرکت نیروهای مرتبط را در یک راستا هماهنگ کند. در دنیای امروزی ضرورت توجه به محیط بصری به عنوان یکی از فاکتورهای اکولوژیکی اهمیت پیدا می کند و همانطور که سایر ابعاد محیط زیست انسان به دلیل تاثیر گذاری بر کیفیت زندگی آن مورد توجه هستند ، محیط بصری وی نیز باید با این دیدگاه از اهمیتی مشابه برخوردار باشد .لذا در اینجاست که باید علاوه بر نتایجی که تا امروز به طور تجربی و حسی در شکل دهی به محیط بصری مطلوب و خوشایند به دست آمده ، به صورت علمی نیز این مسئله مورد توجه قرار گیرد و معیارهای انطباق محیط بصری با مکانیسم ها و استاندارد های بینایی نیز تبیین شود .