ساخت و رویش مقابردر معماری اسلامی به عنوان جلوه ھایی از باور ھا و آیین ھای مربوط به پاسداشت مردگان توام با سایر بناھای مذھبی دیگر از جمله مساجد آغاز شد شیوه ھای مختلف ساخت این مقابر از نظر ساختاری تحت تاثیر مراحل مختلف فرھنگی و مادی راھی ھمگام با باور ھای مذھبی جامعه پیموده است .حضور گسترده این قسم ابنیه در بسیاری از کشور ھای اسلامی نشان از جایگاه بناھای تدفین بعد از مساجد در شمار پر تعداد ترین آثار معماری جای دارند . حال آنکه در طی قرون ھفتم و ھشتم ھجری قمری سیاست ھای حاکمان در ایران ھمراه بود با تغییرات مدوام مذھب و گرایش ھای دوگانه در متن واحد اسلام از س وی مذھب شیعه و اھل سنت که موجب پدید آمدن انواع بناھای آرامگاھی گردید . سازه ھایی که در مقام شاخص تاثیر پذیری معماری از اوضاع سیاسی _ اجتماعی __اندیشه و مذھب حاکم بر جامعه در دوره زمانی خ ود خلق گردیدند.یکی از این قسم از آرامگاه ھابقعه شیخ محمود خیوی در بندر مرزی آستارا است که در اواخر اقتدار ایلخانیان مغول روی کار آمد. در مقاله پیش روی سعی بر این شده تا پس از نگرش بر ریشه و منشاروی کار آمدن ابنیه تدفینی در ایران به به بررسی ساختار این بنای ارزشمند و فاخر و دلایل استواری حدود ھفتصد ساله این بنا در شرایط نامطلوب آب و ھوایی گیلان بپردازیم.