آیا نرومارکتینگ یا بازاریابی عصبی آینده تبلیغات است

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 701

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

TCCONF02_029

تاریخ نمایه سازی: 29 دی 1398

Abstract:

میدانم نصف پولی که بر روی تبلیغات خرج می کنم به هدر می رود، فقط نمی دانم کدام نیمه، جکی از جانوانامیکر؛ کسی که اولین دپارتمان فروشگاه را در سال 1876 ایجاد کرد. علی رغم گذر زمان سخن وانامیکر هنوزقدرتمند است. نخست باید فهمید هدف بازاریابی در کل چیست. هدف بازاریابی فهمیدن تناسب بین تقاضاها وفروش و درک مشتری است. نرومارکتینگ یک رشته بین علومی پدیدار شده مربوط با روانشناسی و نروساینس بااقتصاد است. هدف بنیادی نرومارکتینگ مطالعه این است که چگونه مغز به صورت فیزیولوژیکی بوسیله تبلیغات واستراتژی های بازاریابی متاثر می شود. برای ارزیابی اثربخشی این استراتژی ها، فعالیت مغز از مشاهده یک آگهیدیده شده به دست می آید و با استفاده از تکنیک های تصویربرداری عصبی همانند تصویربرداری طنین مغناطیسیعملکردی (fMRI) و الکتروانسفایگرافی (EEG) اندازه گیری می شود. وظایف این تکنیک های بازاریابی عصبی رمزگشایی و پردازش هایی است که در ذهن مشتری، به منظور کشف آرزوها، خواسته ها و علت های پنهانانتخاب های آنها است رخ میدهد، زمانی که این آشکار شود یک احتمال است برای به دست آوردن چیزی که آنهامی خواهند که می تواند تغییر عمده ای در روابط شرکت ها و مشتریانشان باشد. مطالعات نرومارکتینگ معمولاترجیح بین محصولات را به لحاظ آشنایی برند یا برتری محصول اندازه گیری می کنند. در مطالعات بازاریابیسنتی، اندازه گیری مقیاس هایی همچون برتری محصول برای یک آگهی خاص گاهی سخت است، به عنوان یکبیننده ممکن است دارای تعصب ادراکی باشد. اگرچه، آشنایی برند و برتری محصول می توانند با فعالیت درونی یافعالیت عصبی همبسته شوند. مدل های مرسوم برای آزمایش و پیش بینی اثربخشی سرمایه گذاری های آگهیعموما شکست خوردند زیرا آنها به رغبت مشتریان و صلاحیت بستگی داشتند به همان خوبی صلاحیت پژوهشگردر تحقیق قابل هدایت راجع به شرح دادن چگونگی احساس آنها زمانی که در معرض آگهی قرار گذاشته شدند. بهطور قطع نرومارکتینگ راه های عالی را پیشنهاد می دهد و به هیچ مشارکت هوشمندانه مشتری نیازمند نیست.این مقاله اهمیت این زمینه پدیدار شده از بازایابی عصبی را مورد بحث قرار می دهد و پیشنهاد میدهد چگونهپتانسیل بهبود اثربخشی پیام آگهی به صورت معنی داری را در سراسر دنیا دارد و کمک می کند به اندوختنمیلیاردها دلاری که در کمپین های آگهی سالانه سرمایه گذاری می شوند.

Authors

آرزو کیارسی

کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز